نرگس
#نرگس
عکسشو دیدم چشام از جاشون کنده شد یعنی این مریمه😳به کناریم مریمه دختری با چشم و ابروی سیاه دماغ کوچیک صورت گرد که خیلی جذاب بود رومو کردم رو بغل دستیم:مریم؟دختره با تعجب بهم نگاه کرد:بله خودمم شما؟!نیشم باز شد:هیچکی😁سرمو گزاشتم تو گوشیم:بیشعور کثافت پیشم نشستی😐💔مریم با تعجب بهم نگاه کرد:نرگس😳خو خودتی😳
_اررره😍😁
_واییی😍😍😍باورم نمیشه
_😍وایی مرییی
پاشدیم همدیگرو بغل کردیم یهو همجا ساکت شد امیر فضولیش گل کرده بود شروع کرد به خوندن:بهم رسیدن امشب باز همو دیون امشب بهم رسیدن امشب باز همو دیدن امشب طرفدارا هم همراهیش میکردن
چشم غره ایی واسه امیر رفتم که با لبخند شیطونی جوابمو داد...
بعد تموم شدن کنسرت منو مریم قرار شد شام بریم رستوران مهمون من
مریم:نِریی من تا باهاشون عکس نگیرم امیر نزاشت ادامه حرفشو بزنه:آروم نمیگگیرم😁غیر از اینه؟😂
نرگس:امیر چکار کردی اخه کل اینستا پر شد از فیلممنو مریم
مریم توو خودش خشک شده بود به خودش اومد:س..سلام اقای مقاره
امیر:سلام عزیزم بیا زود عکس بگیریم تا جمع نشدن مریم کلی ذوق کرده بود:باشه😍گوشیشو درمیاره و چندتا عکس میگیرن معدم از گشنگی بصدا درومده بود:وااای مریم بسه دیگه بیا بریم مردم از گشنگی..امیر اخم مصنوعی کرد:باز کجا تنهایی میخوای بری
_میخوام برم شام کوفت کنم
_نمیشه بعدا باهم میریم
_اخه مریم دعوت کردم شام
_خب من همین الان تو و مریم خانم دعوت میکنم شام ولی بعدا که کارمون تموم شد الان تویه شیکمو هم با مریم برین تو اون اتاقه پیش مسعود بشینید تا ما بیایم...با چندتا قدم ازمون جدا شد مریمکه از حرفامون تعجب کرده بود:نر..نرگس امیر مارو دعوت کرد اصلا چرا باتو اینجور حرف میزنه اصلا صبح...نزاشتم ادامشو بگه:عهه مری ساکت یه دیقه بعدا همچیو برات توضیح میدم بیا بریم تو اتاقه مریم باشه ایی زیر لب زمزمه کرد و رفتیم تو اتاق
ادامه داره😊
عکسشو دیدم چشام از جاشون کنده شد یعنی این مریمه😳به کناریم مریمه دختری با چشم و ابروی سیاه دماغ کوچیک صورت گرد که خیلی جذاب بود رومو کردم رو بغل دستیم:مریم؟دختره با تعجب بهم نگاه کرد:بله خودمم شما؟!نیشم باز شد:هیچکی😁سرمو گزاشتم تو گوشیم:بیشعور کثافت پیشم نشستی😐💔مریم با تعجب بهم نگاه کرد:نرگس😳خو خودتی😳
_اررره😍😁
_واییی😍😍😍باورم نمیشه
_😍وایی مرییی
پاشدیم همدیگرو بغل کردیم یهو همجا ساکت شد امیر فضولیش گل کرده بود شروع کرد به خوندن:بهم رسیدن امشب باز همو دیون امشب بهم رسیدن امشب باز همو دیدن امشب طرفدارا هم همراهیش میکردن
چشم غره ایی واسه امیر رفتم که با لبخند شیطونی جوابمو داد...
بعد تموم شدن کنسرت منو مریم قرار شد شام بریم رستوران مهمون من
مریم:نِریی من تا باهاشون عکس نگیرم امیر نزاشت ادامه حرفشو بزنه:آروم نمیگگیرم😁غیر از اینه؟😂
نرگس:امیر چکار کردی اخه کل اینستا پر شد از فیلممنو مریم
مریم توو خودش خشک شده بود به خودش اومد:س..سلام اقای مقاره
امیر:سلام عزیزم بیا زود عکس بگیریم تا جمع نشدن مریم کلی ذوق کرده بود:باشه😍گوشیشو درمیاره و چندتا عکس میگیرن معدم از گشنگی بصدا درومده بود:وااای مریم بسه دیگه بیا بریم مردم از گشنگی..امیر اخم مصنوعی کرد:باز کجا تنهایی میخوای بری
_میخوام برم شام کوفت کنم
_نمیشه بعدا باهم میریم
_اخه مریم دعوت کردم شام
_خب من همین الان تو و مریم خانم دعوت میکنم شام ولی بعدا که کارمون تموم شد الان تویه شیکمو هم با مریم برین تو اون اتاقه پیش مسعود بشینید تا ما بیایم...با چندتا قدم ازمون جدا شد مریمکه از حرفامون تعجب کرده بود:نر..نرگس امیر مارو دعوت کرد اصلا چرا باتو اینجور حرف میزنه اصلا صبح...نزاشتم ادامشو بگه:عهه مری ساکت یه دیقه بعدا همچیو برات توضیح میدم بیا بریم تو اتاقه مریم باشه ایی زیر لب زمزمه کرد و رفتیم تو اتاق
ادامه داره😊
۴.۴k
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.