دو تا دستاشو مشت کرد جلوم گرفت و گفت

دو تا دستاشو مشت کرد جلوم گرفت و گفت:

اگه بگی گل کدومه می مونم ...!

چه انتخاب سختی بود

ترس از دست دادنش تمام وجودمو فرا گرفته بود ...

برای از دست ندادنش محکم زدم پشت دست چپش

و گفتم این گُله ...!

دستشو باز کرد ...

گل بود!

اشکام روی گونه هام جاری شد

حواسش نبود، وقتی با دست راستش اشکامو پاک کرد

فهمیدم تو دست راستش هم گل بود

«آنکه تو را می خواهد، به هر بهانه ای می ماند»
دیدگاه ها (۱)

مابهترینیم این طبیعت ماســـــــــــــت♥

:(

مـــــردی...؟!هر چقدر مـــــغرور...هر چقدر صـــــادق...هر چق...

☜ای غـــریبه☞▼بــاهاش دعـوا نــکن....⇏▼ســرش داد نــزن.....⇨...

سه پارتی تهیونگ ( در آغوش تو ) پارت یک

{ 𝐵𝑒𝓉𝓌𝑒𝑒𝓃 𝓉𝑜𝓌 𝓈𝓅𝒶𝒸𝑒𝓈 }𝒫𝒶𝓇𝓉 ⁷. .دوباره نگاهم کردداهی : لازمه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط