از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست

از کفر من تا دین تو ، راهی به جز تردید نیست !
دلخوش به فانوسم مکن ، اینجا مگر خورشید نیست ؟...


با حس ویرانی بیا ... تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر است ، تکرار طوطی وار من


بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود


با عشق آنسوی خطر ، جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه ... دیگر مجال درس نیست


کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه ... با عشق ممکن می شود

"مولانا"
دیدگاه ها (۳)

چقدر این متن رو دوست دارم :ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔ...

ﺷﺎﻣﻠﻮﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﺮﺍﻓﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧ...

پنجره ات را باز کن:جیره ی شهریورت دارد به اتمام می رسَد،هوا ...

شخصی از خدا دو چیز خواست... یک گل و یک پروانه...اما چیزی که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط