دوباره سیب و غزل من گناه میخواهم

دوباره سیب و غزل، من گناه می‌خواهم
دلی دچار تو و سر به راه می‌خواهم

دوباه اینکه تو حوا شوی و من آدم
و باز لذت یک اشتباه می‌خواهم

همیشه چشم تو را شاعرانه می‌نوشم
که با تو من غزلی رو به راه می‌خواهم

پناه خستگی من! بمان و با من باش
میان این همه طوفان، پناه می‌خواهم

تو عاشقانه‌ترین رکعت غزل هستی
برای خواندن تو قبله گاه می‌خواهم

دوباره وسوسه ناز چشم تو بر پاست
دوباره سیب و غزل، من گناه می‌خواهم

رضا قریشی‌نژاد
♥️🌱
دیدگاه ها (۰)

بیا مرا ببر ای عشق با خودت به سفرمرا ز خویش بگیر و مرا ز خوی...

تمام دل خوشی‌ام شور عاشقانه توستدو چشم منتظرم تا همیشه خانه ...

ای روی خوب تو سبب زندگانی‌ امیک روزه وصل تو طرب جاودانی‌ امج...

هم نظری هم خبری هم قمران را قمریهم شکر اندر شکر اندر شکر اند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط