دهم مردادماه
دهم مردادماه
زاد روز استاد #محمود_دولت_آبادی
بگذر
تابستان
بگذر ...
حال من با تو خوب نمی شود
پاییز
حال مرا خوب میشناسد ...
اندیشیده ام ،وشاید نیز گفته باشم :انسان زندگی می کند مگر مرگ را ازیاد ببرد -یا دست کم از آن فاصله بگیرد -و کار می کند مگر به زندگانی خود معنایی ببخشد .و شگفتا هم در آن پیکار عاشقانه و رنج بار زندگانی است که آدمی گام در گام به مرگ نزدیک و نزدیک تر می شود تا به مرگ ،تا یکی شدن با آن ،با مطلق محض خود .
اکنون ؛سرانجام آن چه باقی می ماند ،بس فرایند حد فاصل زادن است و مردن .که یعنی حاصل کار، فرایند آدمی است ،فرایند آدم بودن :هستن بین دو نیستی ؛ورزیدن بین دو عدم .در این معنا، یعنی به اعتبار کار و پیکار و عشق ،شاملو نمونه بود و یگانه بود ؛یگانه ای جاودانه .از آن که جان خود را در کارکرد او ،بی غبن و بی دریغ .گیرم کم نداشت لحظاتی را که جان به سر می شد در تنگ حوصلگی های دل آزار و بیزاری های نفرت زده .هم در رهایی از چنان تنگناهایی بود شاید که -باری- می سروده بود :
ما انسان را رعایت کرده ایم ،خود اگر شاهکار خدا بود یا نبود.
میم و آن دیگران
#محمود_دولت_آبادی
زاد روز استاد #محمود_دولت_آبادی
بگذر
تابستان
بگذر ...
حال من با تو خوب نمی شود
پاییز
حال مرا خوب میشناسد ...
اندیشیده ام ،وشاید نیز گفته باشم :انسان زندگی می کند مگر مرگ را ازیاد ببرد -یا دست کم از آن فاصله بگیرد -و کار می کند مگر به زندگانی خود معنایی ببخشد .و شگفتا هم در آن پیکار عاشقانه و رنج بار زندگانی است که آدمی گام در گام به مرگ نزدیک و نزدیک تر می شود تا به مرگ ،تا یکی شدن با آن ،با مطلق محض خود .
اکنون ؛سرانجام آن چه باقی می ماند ،بس فرایند حد فاصل زادن است و مردن .که یعنی حاصل کار، فرایند آدمی است ،فرایند آدم بودن :هستن بین دو نیستی ؛ورزیدن بین دو عدم .در این معنا، یعنی به اعتبار کار و پیکار و عشق ،شاملو نمونه بود و یگانه بود ؛یگانه ای جاودانه .از آن که جان خود را در کارکرد او ،بی غبن و بی دریغ .گیرم کم نداشت لحظاتی را که جان به سر می شد در تنگ حوصلگی های دل آزار و بیزاری های نفرت زده .هم در رهایی از چنان تنگناهایی بود شاید که -باری- می سروده بود :
ما انسان را رعایت کرده ایم ،خود اگر شاهکار خدا بود یا نبود.
میم و آن دیگران
#محمود_دولت_آبادی
۸۵۸
۱۰ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.