سینه ای سوخته

سینه ای سوخته
در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده در پرده رویایی دور
پیکری ملتهب از خواهش سوزان وصال
چه ره آورد سفر دارم ؟!
ای مایه عمر...

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

ساز هم ، با نفسِ گرمِ توآوازی داشت بی تو دیگر سرِ ساز و دلِ ...

آشکارا نهان کنم تا چند ؟دوست می‌دارمت به بانگ بلنددلم از جان...

.دکلمه شعر فروغ با صدای زیبای حمیرا می روم خسته و افسرده و ز...

ای ساربان! آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم،...

عشق ، اشتباه قشنگی بود ..نسیم خنکی میوزید و موهات رو به حرکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط