سیگارشو روشن کرد

سیگارشو روشن کرد


گفتم: این روزا خیلی تو فکری


گفت:می کشی؟


گفتم: نه با دود میونه ی خوبی ندارم


گفت: می خوام برگردم


گفتم: به کجا؟ ازکجا؟


گفت: به خودم. چیزی نگفتم،


گفت:این مدت خیلی درگیر بودم ،ازخیلی چیزها غافل بودم


گفتم: درگیرچی؟ غافل از چی؟


به دود سیگارش خیره شد


و گفت: درگیر عشق غافل از زندگی


حالت فیلسوفانه ای به خودم گرفتم و


گفتم: به قول یه رفیق زندگی چیزی جزعشق نیست…


بدون اینکه به من نگاه کنه آروم گفت:


احتمالا رفیقمون تا حالا عاشق نشده بود


راستی سیگار می کشی؟


#Mahdi
دیدگاه ها (۴)

قـــول بـــده✖تـو ﺯﻧﺪﮔﮯ ﮬﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻧﮑﻦ ! ﺍﮔﮧ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻛﺮﺩﮮ ...

♔ همیشہ ســــــــــادہ بودَم .. ♚ ♔ ســــــــــ...

تمام سیگارهای دنیا رو...!!! هم دود کنی ...!!! تنهائیت ...!!!...

میگویند چرا سیگار میکشی.?زیر لب آهسته میگویم این که چیزی نیس...

سه پارتی (درخواستی) P2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط