داستان اول (پارت ۵)(دوستی دوباره)

«شروع پارت ۵»
🩷ولنتینو: واقعا که !«رفتن بیرون ومحکم درو بستن»
💙واکس :«اه کشیدن»منو ببخش واسه رفتار ولنتینو!
❤️آلستر: عیبی نداره!
💙واکس:نمی‌دونم چرا عادت داره هرکس رو میبینه دوست داره برده خودش کنه !
❤️آلستر: یه سوال بوی سیگارش خیلی عجیبه ....
💙واکس:«نشستن رو تخت»اره یه جورایی بوی سیگارش کاری می‌کنه تاکنترلت کنه
❤️آلستر: نسبتا خیلی تغییر کردی واکس ؛واکس یادته موقعی که اولین بار هم دیگرو دیدیم ؟
💙واکس :مگه میشه یادم بره اون موقع انسان بودیم یادته روی پل عشق بودیم تو داشتی رود تماشا میکردی من اون موقع تنها بودم وقتی تورو دیدم واقعا ازت خوشم !وقتی بهم نگاه کردی استرس گرفتم تو گفتی بیان پیشت من خیلی خوشحال شدم
❤️آلستر: آره تمام شبو کناره هم بودیم باهم رفتیم خرید فیلم دیدیم رفتیم رستوران.....
💙واکس: ولی تو منوکشتی...ولی من بااین حال بازم دوست داشتم
❤️آلستر:واقعا منو ببخش اون موقع واقعا ......چی بگم
💙واکس: عیبی نداره ولی الان تلافی میکنیم!
❤️آلستر :«قرمز شدن گونه» مظورت چیه؟
💙واکس:کلی خوش میگذرونیم خوراکی خریدو........
❤️آلستر :واقعا تغییر کردی!
💙واکس: یادته خاطره باشگاه
موقعی که قهر بودیم
❤️آلستر : کدوم ؟
💙رفته بودیم باشگاه گفتن شما هارو رانمیدیم چون باشگاه زوج هاست بعد زوج جلویی هارو می‌دیدیم حالمون بهم می خورد
❤️آلستر: «خندیدن»اره حالا
می تونیم ثبت نام کنیم
💙واکس: اره؛ میگم اون یکی خاطره که لوسیفر از طرف تو نامه عاشقانه فرستاد برام
❤️آلستر : « ازخنده مردن »وایییی نگو یعنی باید موقعی که وارد شدی میدیدی
🤍ولوتی تمام وقت ازاونا لایو داشت می‌گرفت
❤️آلستر : به نظرت بریم اون باشگاهه ثبت نام کنیم؟
💙واکس:« دست آلستر رو گرفتن»« بلندکردن »عالیهه بریم
💜ولوتی: هاها کلی لایک میبرم!
🤍آلستر واکس نگاه میکنن به ولوتی
💙واکس: « افتادن دنبال ولوتی» قطعش کن! ولوتی می‌کشمت
💜ولوتی : او مای گاد چارلی ولوسیفر ویدو رو لایک کردن
❤️آلستر :«گرفتن گوشی وقطع کردن لایو»
💜ولوتی: داری چیکار میکنی؟ دیونه!
💙واکس: دیونه خودتی درست رفتار کن الان برامون حاشیه درست میکنن!میفهمی؟
💜ولوتی: آره من میفیهمم تو هستی که نمی فهمی !
❤️آلستر: خودتی نفهم
💜ولوتی : تو همونی هستی که واکس رو زمان انسانی کشتی ولی اون هنوزم دوست داره زمانی کنه نبودی تو ما بودیم که واکس رو خوش حال می کردیم وگرنه یهبار تا ۷ سال افسردگی گرفت ما خوشحالش میکردیم اون موقع معلوم نبود تو کدوم گوری بودی
❤️آلستر : من تو همون گوری بودم که توشی قاره باشی
💙واکس :« با اعصبانیت » بسه!
دیدگاه ها (۵)

خوبه به نظر خودم ... عالیییییی

بچه هامون به قدری اینترنت مصرف میکنم اینو

اریگامیه انگشت های هازبین هتل فیلم میزارم

خودم کشیدم

برو بخون

یادتونه 15 10 سال پیش , چین که اگه الان اقتصاد اول دنیا نباش...

هر موقع میدیدمش خنده روی لبش بود یه روز بهش گفتم خوشبحالت......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط