چه فکری پیش خودشان کردند که اسمش را گذاشتند "شناسنامه"؟
چه فکری پیش خودشان کردند که اسمش را گذاشتند "شناسنامه"؟
شناسنامه ام را بدهم دستت میتوانی مرا بشناسی؟
بگذار بگویم تویش چه چیزهایی نوشته!
آن بالای بالا یک شماره است که آدم ها را با آن کدگزاری کرده اند! کنار عکس من است که نه قیافه ام نه پوششم در آن عکس شباهتی به خودم ندارد!
زیر آن عدد نامی است که مادربزرگم رویم گذاشته و من دوست ندارم به آن نام خوانده شوم!
زیر آن نام خانوادگی من است که از شغل آبا و اجدادی پدر بزرگ پدربزرگم گرفته شده!
بعد تاریخ تولدم است که نه خودم انتخابش کرده ام نه مثل خیلی ها میبالم بهش که مثلن من مهرماهی ام پس فلانم یا دهه هفتادی ام پس ال و بلم !
تاریخ قمری تولدم هم هست اما چه کسی یادش میماند؟ اصلن مهم است؟!
بعد محل تولد و محل صدور که خب نه خودم انتخاب کرده ام نه من را به تو میشناساند!
پایین صفحه توی یک جدول نام پدر و مادرم را نوشته اند که خدا برایم انتخابشان کرده نه خودم!
صفحه ی آخرش قرار است تاریخ مرگم را ثبت کنند و هیچ مهم نیست شاید سالها قبل از آن تاریخ مرده باشم یا قرنها بعد آن تاریخ هنوز زنده بمانم و نفس بکشم!
تاریخی که میروی زیر خاک برای اینها مهم است ... اما تاریخ مرگ مرا به تو میشناساند؟!
یک صفحه هم هست برای انتخابات ... مجبوری بروی بدهی مهر بزنند که پسفردا بیکار نمانی ... از روی آن صفحه هم معلوم نمیکند به کی رای داده ای و اصلن رای داده ای؟ پس ان هم به دردت نمیخورد!!
اول و آخرش را گفتم که برسم صفحات وسط شناسنامه
که هنوز اسم تو آنجا نیست!
همه من را با تو میشناسند ... بقول قدیمی ها اسم تو روی من است اما اسمت روی صفحه وسط شناسنامه ام نیست!
حالا خودت بگو ... واقعن اسمش شناسنامه است؟!.
.
شناسنامه ای که هیچ چیز از من تویش پیدا نمیکنی ، شناسنامه ای که اسم تو تویش نباشد ، همان بهتر که بهش بگویند "سه جلد"
شناسنامه ام را بدهم دستت میتوانی مرا بشناسی؟
بگذار بگویم تویش چه چیزهایی نوشته!
آن بالای بالا یک شماره است که آدم ها را با آن کدگزاری کرده اند! کنار عکس من است که نه قیافه ام نه پوششم در آن عکس شباهتی به خودم ندارد!
زیر آن عدد نامی است که مادربزرگم رویم گذاشته و من دوست ندارم به آن نام خوانده شوم!
زیر آن نام خانوادگی من است که از شغل آبا و اجدادی پدر بزرگ پدربزرگم گرفته شده!
بعد تاریخ تولدم است که نه خودم انتخابش کرده ام نه مثل خیلی ها میبالم بهش که مثلن من مهرماهی ام پس فلانم یا دهه هفتادی ام پس ال و بلم !
تاریخ قمری تولدم هم هست اما چه کسی یادش میماند؟ اصلن مهم است؟!
بعد محل تولد و محل صدور که خب نه خودم انتخاب کرده ام نه من را به تو میشناساند!
پایین صفحه توی یک جدول نام پدر و مادرم را نوشته اند که خدا برایم انتخابشان کرده نه خودم!
صفحه ی آخرش قرار است تاریخ مرگم را ثبت کنند و هیچ مهم نیست شاید سالها قبل از آن تاریخ مرده باشم یا قرنها بعد آن تاریخ هنوز زنده بمانم و نفس بکشم!
تاریخی که میروی زیر خاک برای اینها مهم است ... اما تاریخ مرگ مرا به تو میشناساند؟!
یک صفحه هم هست برای انتخابات ... مجبوری بروی بدهی مهر بزنند که پسفردا بیکار نمانی ... از روی آن صفحه هم معلوم نمیکند به کی رای داده ای و اصلن رای داده ای؟ پس ان هم به دردت نمیخورد!!
اول و آخرش را گفتم که برسم صفحات وسط شناسنامه
که هنوز اسم تو آنجا نیست!
همه من را با تو میشناسند ... بقول قدیمی ها اسم تو روی من است اما اسمت روی صفحه وسط شناسنامه ام نیست!
حالا خودت بگو ... واقعن اسمش شناسنامه است؟!.
.
شناسنامه ای که هیچ چیز از من تویش پیدا نمیکنی ، شناسنامه ای که اسم تو تویش نباشد ، همان بهتر که بهش بگویند "سه جلد"
۸۹۱
۱۳ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.