آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنند
آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنند
و به هزار فکرِ نکرده بپردازند!
بعد باران بزند
و اصلا نفهمند کِی خیس شده اند...
آدم ها دوست دارند دیوانه باشند!
آهنگِ مورد علاقه شان را
رویِ جدولِ کنارِ خیابان
بلند بلند بخوانند...
هوا را با تمام جدول مندلیفش
نفس بکشند
و از تهِ دل بخندند...
چند شاخه گل بخرند، ساقهیِ آن را
کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوریاش هم
خیلی دوست داشتنیتر است...
سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش هایش بپرد اینور و آنور!
آدم ها، خیلی چیز ها دوست دارند
اما یادشان میرود که می توانند
آن ها را داشته باشند...
[مریم_قهرمانلو]
و به هزار فکرِ نکرده بپردازند!
بعد باران بزند
و اصلا نفهمند کِی خیس شده اند...
آدم ها دوست دارند دیوانه باشند!
آهنگِ مورد علاقه شان را
رویِ جدولِ کنارِ خیابان
بلند بلند بخوانند...
هوا را با تمام جدول مندلیفش
نفس بکشند
و از تهِ دل بخندند...
چند شاخه گل بخرند، ساقهیِ آن را
کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوریاش هم
خیلی دوست داشتنیتر است...
سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش هایش بپرد اینور و آنور!
آدم ها، خیلی چیز ها دوست دارند
اما یادشان میرود که می توانند
آن ها را داشته باشند...
[مریم_قهرمانلو]
- ۱.۵k
- ۱۰ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط