خوناشام من
خوناشام من
پارت 2
(ا.ت)
خیلی جذاب بودن مخصوصا اونی که موهاش صورتی بود(جیمین) داشتن میرفتن سر جاهاشون بشینن که پسری که موهاش قرمز و مشکی بود(کوکی) به پسر مو صورتی به کره ای گفت: هیونگ يه نفر امسال اضافه شده
پسر با تعجب برگشت و به من نگاه کرد گفت: تو جدیدی
من:بله
پسر:اسمت چیه
من: ا.ت کیم
پسر: کره ای هستی
من: بله
پسر: جالبه فکر کنم بتونم باهات کنار بیام
و راهشونو کشیدن و رفتن
از آليس پرسیدم: مطمعنی اینا پسرای بد مدرسه هستن؟
آليس: با نگاه اول راجب هیچکس قضاوت نکن چن لحظه دیگه متوجه میشی چطورین
من: آها...
با اومدن استاد بحثمون تموم شد
استاد: سلام بچه ها فکر کنم همتون منو بخاطر دارید ولی من باز هم خودمو معرفی میکنم من ادوارد پارکر دبیر ریاضیات هستم از دیدنتون خوشحالم
کل کلاس: ماهم همینطور اقای پارکر
اقای پارکر{با اشاره به من}: یه چهره جدید بین شما میبینم میشه بلند شید و خودتونو معرفی کنید
از جام بلند شدم و گفتم: سلام من ا.ت کیم هستم و تازه به این شهر اومدم
استاد: ممنون ا.ت... بچه ها کسی از دوست جدیدتون سوالی نداره
یکی از دخترای کلاس: میشه بگی از کجا اومدی و دلیل اومدنت به اینجا چی بوده؟
من: خب من از شهر سئولِ کره جنوبی اومدم و دلیل اومدنم اینه که پدر مادرم مردن و من اومدم تا با مادر بزرگم زندگی کنم
اون پسر مو صورتی دستشو بلند کرد
استاد: بله جیمین سوالی داشتی
{پس اسمش جیمین بود چه اسم قشنگی}
جیمین: استاد امسال مثل سالهای دیگه به اردوهای بيرون شهر میریم یا نه
استاد: ا.ت تو میتونی بشینی... و درجواب سوال تو جیمین باید بگم که بله چون شما سال اخر هستید بیشتر سال رو توی اردو میگذرونید
جیمین: ممنون استاد
خیلی حرصم گرفته بود از دست اون پسره چطور انقدر راحت منو نادیده گرفت تا حالا هیچ کس منو نادیده نگرفته بود برای همین خیلی عصبی بودم و متوجه نشدم کلاس کی تموم شد بعد کلاس رفتیم توی سلف مدرسه برای خودم و الیس و دوستاش رزی،جنی،فیلیکس و کای که تازه باهشون آشنا شدم قهوه گرفتم وقتی قهوه رو گذاشتم روی میز دیدم اکیپ اون پسره بیشعور آخرین میز نشستن و حرف میزنن
نشستم روی صندلی و از بچه ها پرسیدم: ميگم چیزه... اسم اون پسرا چيه؟
جنی: اون پسر مو صورتی اسمش جیمینه،جیمین پارک سر دستشون، اونی که موهاش ابیه اسمش تهیونگه پسر عمه جیمینه و فامیلیش با تو یکیه، اونی که موهاش قرمز و مشکیه اسمش جونگکوک جئونه معروف به کوکی و جی کی صمیمی ترین دوست جیمینه، اونی که موهاش بلونده اسمش یونگیه و فامیلش مین معروف به شوگا،اونی که موهاش مشکیه اسمش هوسوکه و به جیهوپ معروفه، اون دوتایی که موهاشون بنفشه اسمشون جین و نامجونه و برادرن
من: اها مرسی...دلم میخاد گردن اون پسره جیمینو بشکنم وای😑😣😡😡😡🔪🔪🔪🔪
پارت 2
(ا.ت)
خیلی جذاب بودن مخصوصا اونی که موهاش صورتی بود(جیمین) داشتن میرفتن سر جاهاشون بشینن که پسری که موهاش قرمز و مشکی بود(کوکی) به پسر مو صورتی به کره ای گفت: هیونگ يه نفر امسال اضافه شده
پسر با تعجب برگشت و به من نگاه کرد گفت: تو جدیدی
من:بله
پسر:اسمت چیه
من: ا.ت کیم
پسر: کره ای هستی
من: بله
پسر: جالبه فکر کنم بتونم باهات کنار بیام
و راهشونو کشیدن و رفتن
از آليس پرسیدم: مطمعنی اینا پسرای بد مدرسه هستن؟
آليس: با نگاه اول راجب هیچکس قضاوت نکن چن لحظه دیگه متوجه میشی چطورین
من: آها...
با اومدن استاد بحثمون تموم شد
استاد: سلام بچه ها فکر کنم همتون منو بخاطر دارید ولی من باز هم خودمو معرفی میکنم من ادوارد پارکر دبیر ریاضیات هستم از دیدنتون خوشحالم
کل کلاس: ماهم همینطور اقای پارکر
اقای پارکر{با اشاره به من}: یه چهره جدید بین شما میبینم میشه بلند شید و خودتونو معرفی کنید
از جام بلند شدم و گفتم: سلام من ا.ت کیم هستم و تازه به این شهر اومدم
استاد: ممنون ا.ت... بچه ها کسی از دوست جدیدتون سوالی نداره
یکی از دخترای کلاس: میشه بگی از کجا اومدی و دلیل اومدنت به اینجا چی بوده؟
من: خب من از شهر سئولِ کره جنوبی اومدم و دلیل اومدنم اینه که پدر مادرم مردن و من اومدم تا با مادر بزرگم زندگی کنم
اون پسر مو صورتی دستشو بلند کرد
استاد: بله جیمین سوالی داشتی
{پس اسمش جیمین بود چه اسم قشنگی}
جیمین: استاد امسال مثل سالهای دیگه به اردوهای بيرون شهر میریم یا نه
استاد: ا.ت تو میتونی بشینی... و درجواب سوال تو جیمین باید بگم که بله چون شما سال اخر هستید بیشتر سال رو توی اردو میگذرونید
جیمین: ممنون استاد
خیلی حرصم گرفته بود از دست اون پسره چطور انقدر راحت منو نادیده گرفت تا حالا هیچ کس منو نادیده نگرفته بود برای همین خیلی عصبی بودم و متوجه نشدم کلاس کی تموم شد بعد کلاس رفتیم توی سلف مدرسه برای خودم و الیس و دوستاش رزی،جنی،فیلیکس و کای که تازه باهشون آشنا شدم قهوه گرفتم وقتی قهوه رو گذاشتم روی میز دیدم اکیپ اون پسره بیشعور آخرین میز نشستن و حرف میزنن
نشستم روی صندلی و از بچه ها پرسیدم: ميگم چیزه... اسم اون پسرا چيه؟
جنی: اون پسر مو صورتی اسمش جیمینه،جیمین پارک سر دستشون، اونی که موهاش ابیه اسمش تهیونگه پسر عمه جیمینه و فامیلیش با تو یکیه، اونی که موهاش قرمز و مشکیه اسمش جونگکوک جئونه معروف به کوکی و جی کی صمیمی ترین دوست جیمینه، اونی که موهاش بلونده اسمش یونگیه و فامیلش مین معروف به شوگا،اونی که موهاش مشکیه اسمش هوسوکه و به جیهوپ معروفه، اون دوتایی که موهاشون بنفشه اسمشون جین و نامجونه و برادرن
من: اها مرسی...دلم میخاد گردن اون پسره جیمینو بشکنم وای😑😣😡😡😡🔪🔪🔪🔪
۴۴.۷k
۰۸ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.