توکل به خدا در کودک

توکل به خدا در کودک

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 
وقتی حضرت محمد(ص ) سه ساله بود, روزی به دایه اش حلیمه گفت :
مادر ! روزها برادرانم کجا می روند ؟ عزیزم آنها گوسفندان را به صحرا می برند .
مادر, چرا مرا با خود نمی برند ؟ آیا مایلی بروی ؟ بله مادر .
حلیمه روز بعد محمد(ص ) را شستشو داد و موهایش را روغن زدو به چشمانش سرمه کشید و یک مـهره یمانی که به نخ کشیده بود, برای محافظت او به گردنش آویخت .
آن طفل سه ساله که این عمل را خرافی می دانست , مهره را با آزردگی از گردن درآورد و گفت : مادر, خدابهترین حافظ برای من است 

 بحارالانوار, ج 15, ص 376
دیدگاه ها (۱)

سالی که گذشت روزای زندگیمون بودمگه میشه بگیم همه اش خوشی بود...

در مظلومیت سید علی(امام خامنه ای) همین بس که مانند معلمان سخ...

شعر فوق العاده زیبا از منصور نظری شــاعر انقــلابــی و مثنوی...

ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭستایشان ﺳﺨﻨ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط