منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ای

منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ای
آتش خرمن آهی که به قلبم زده ای

شیوا جانم قول دادی همه ی دار و ندارم باشی
در تنم رخنه کنی، فصل بهارم باشی

من به بد قولی چشمان تو عادت کردم
به همین بودنت از دور قناعت کردم

ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی

ترسم اینست صدایم به صدایت نرسد
بدوم با سر و سر باز به پایت نرسد

نکند حادثه ای باز به بادم بدهد
داغ فهمیدن یک راز به بادم بدهد؟

نکند جای تو را فاصله ات پر بکند
خاطره، روی تورا سایه تصور بکند.
دیدگاه ها (۳)

ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺘﻬﻢ ﺍﻧﺪ! ...ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﮑﻮﺗﺸﺎﻥ،ﮐﺎﺭﯼ...

سلام به دوستان عزیزم شبتون بخیر از دوستان خوب و با محبتی که ...

شمالی هستمﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎﺭﺍﻧﻢ •••ﺍﺯﺣﺎﺷﯿﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺒﺰﺷﻤﺎﻟﯽ •••ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺩﺭ...

lﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ ﻗﻮﺭﺕ ﺑﺪﻫﯽ… ؟ !ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ…ﺑﯽ ﺗﻔ...

پارت یازدهمخب دیگه پاشم آماده شم یعنی قراره کجا بریم این وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط