باور کن

باور کن
شب ها کسی در من بیدار می شود
حرف هایی می زند
عکس می گیرد با من
راه می رود روی دیوار
به هم می ریزد خانه را
کسی که شک ندارم
همان است
تا نفسش بند بیاید زیر دودهای غلیظ

...
شاید دیوانه ی درونم
یک شبگردِ "من آزار" است
که خوابش بیرون زده از ساعت ها

باور کن!
شب ها کسی در من بیدار می شود...
دیدگاه ها (۳۷)

قدرتنه دست هیتلر استو نه دست ‌تمام کسانی که جنگ به پا کرده ا...

عشق...چه به ناگهان بیاید،چه به آهستگیفرقی نمی کند...تو را به...

همان چوب دارچینی که لحظه ی آخر، درون چای می اندازی...همان عک...

کاش می ﺷﺪﯾﮏ صبحﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑــﺰﻧﺪ ﺑﮕــﻮﯾﺪ :ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط