هر کجا جامی ز عشق آمد بدستت نوش کن

هر کجا جامی ز عشق آمد... بدستت نوش کن...
هــر که میگوید سخن از مهــربانی گوش کن... قلـب عاشق بوستان پُـر گُل و پُر آرزوســت...
تا توانی گرد این گلشن بگرد و بوش کن... بی تعلق از مسیر زندگی باید گذشت...
از می آزادگی جان و دلت مدهوش کن... عشق در دامن هستی روح و جان زندگیست...
دل اگر داری دلت را عاشق پر جوش کن... زندگی لیلاست این معشوقه را از خود بساز
شادی و شور و شر و بار غمش بر دوش کن...
دیدگاه ها (۶)

*گاه با عطرِ شقایق ، گاه با رقصِ کبوتر ... گاه با چَهچَهِه ی...

0

جدا ماندن از ... کسے کہ ...دوستش دارے ...فرقے با مردن ندارد....

ایـــــن... "گلهاےِ زیـــــبا"تقـــــدیم بہ... ""دلهـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط