اولن عررر 200شدیم
دومن تک پارتی از کراش جدیدم متیو:)انگار قبلا نبوده
اینم که یکیتون نوشت بعدش گفت بزارم
توضیح:دو هفته پیش دعواتون شده متیو یهو زده تو گوشِت هرچیم نازتو میکشه پا نمیدی🗿مریض تشریف دارین؟
ا/ت*متیو+
از زبان ا/ت:
روی تختم دراز کشیده بودم، متیو داشت غذا درست میکرد
پاشدم برم ازش بپرسم کی غذا حاضر میشه غذا، که دیدم شت روتختی قرمزه آخه الان وقتشه؟ هعی
یه نوار برداشتم رفتم دستشویی کارای مربوطه👌که وقتی از دستشویی اومدم بیرون درد شدیدی احساس کردم و دستامو گذاشتم روی شکمم و چشمامو بستم
*آیییی*با داد*
یهو متیو دوید سمتم و شونه هامو گرفت
+خوبی؟
آروم به سمت اتاق منو هدایت کرد، هوف الان باید حرفاشو تحمل کنم«لطفا منو ببخش، غلط کردم غلط خوردم.. »
نشستم روی تخت، پیشم نشست و دست راستشو دور کمرم حلقه کرد، و با دست چپ شکممو ماساژ میداد
+برای صدمین بار.... خسته شدم انقد نازتو کشیدم، تورو جدت منو ببخش.... باشه؟ ببخشید*کمی داد*
زیر چشمی نگاش کردم
*دیگه منو نزن وگرنه میزنمت
و بعدش خندید، آروم لباشو روی لبام قرار داد و بقیش به ما ربطی نداره رفتن عبادت خدا 🗿
اهم راضی بودین؟ خوب نوشت؟ لایک و کامنت فراموش نشهه
اینم که یکیتون نوشت بعدش گفت بزارم
توضیح:دو هفته پیش دعواتون شده متیو یهو زده تو گوشِت هرچیم نازتو میکشه پا نمیدی🗿مریض تشریف دارین؟
ا/ت*متیو+
از زبان ا/ت:
روی تختم دراز کشیده بودم، متیو داشت غذا درست میکرد
پاشدم برم ازش بپرسم کی غذا حاضر میشه غذا، که دیدم شت روتختی قرمزه آخه الان وقتشه؟ هعی
یه نوار برداشتم رفتم دستشویی کارای مربوطه👌که وقتی از دستشویی اومدم بیرون درد شدیدی احساس کردم و دستامو گذاشتم روی شکمم و چشمامو بستم
*آیییی*با داد*
یهو متیو دوید سمتم و شونه هامو گرفت
+خوبی؟
آروم به سمت اتاق منو هدایت کرد، هوف الان باید حرفاشو تحمل کنم«لطفا منو ببخش، غلط کردم غلط خوردم.. »
نشستم روی تخت، پیشم نشست و دست راستشو دور کمرم حلقه کرد، و با دست چپ شکممو ماساژ میداد
+برای صدمین بار.... خسته شدم انقد نازتو کشیدم، تورو جدت منو ببخش.... باشه؟ ببخشید*کمی داد*
زیر چشمی نگاش کردم
*دیگه منو نزن وگرنه میزنمت
و بعدش خندید، آروم لباشو روی لبام قرار داد و بقیش به ما ربطی نداره رفتن عبادت خدا 🗿
اهم راضی بودین؟ خوب نوشت؟ لایک و کامنت فراموش نشهه
۶.۹k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.