شهر پر از عطر و بوی توست

شهر پر از عطر و بوی توست!
در کدام خیابان پاییز جامانده ای؟!
دانه های سرخ انار
بر ظرف دهانم خوش نشسته اند
و نارنجیِ علاقه ات،
با هیاهوی خشک آغوشم عجین شده!
برگ ریزان من باش
تا از زردی نفس های مُرده، رها شویم!
من سراسر خیسِ بارانم
چتر آغوشت را باز کن!
برای گفتنِ دوستت دارم،
فصلی عاشقانه پیش رو داریم ...
دیدگاه ها (۲)

می توانمقد یک "جمعه"برایت باشم!؟وقتی به "من" میرسیخیالت راحت...

صبح آغاز ماجرای جديدی ست،از دوست داشتنمان وقتی، طلوع چشم‌های...

خیالت راحتتمنای تو با من استو نهال خواستنت هر شب در چشمانم‌ج...

ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ :ﻏﺮﻭﺭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽ ﺑﺎﺍ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط