شاعر شده ام راز نگهدار تو باشم

شاعر شده ام ، راز نگهدار تو باشم
صندوقچه ی محرم ِ اسرار تو باشم
گرچه بزنی سنگ به این شیشه کماکان
با جان و دل خویش خریدار تو باشم...

با باد نکش شعله که این ثانیه ها را
دلواپسِ گیسوی ستمکار تو باشم

آشفته نکن ذهن مرا تاب ندارم
یک عمر سزاوار کلنجار تو باشم

چون شاه نزن زل به من ای مومن ِ کافر
حیثیت ِ بر باد ِ سرِ دارِ تو باشم...

یک ثانیه دلخوش شوم و ثانیه ای بعد
افسرده ترین شاعر دربار تو باشم

سهم من از این عشق فقط خانه خرابی ست
تاگوشه ی دلگیری از آوار تو باشم...

عاشق شده ام حافظ و سعدی که بخوانی
همسایه ی دیوار به دیوار تو باشم ...
دیدگاه ها (۱)

ﺟﺮﻡ ﻣﻦ ﭼﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺷﯿﺪﺍﯼ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻭﺍﻟﻪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﻤﺎﯾﺖ ...

پروانه شدم ، بال زدم ، سوخت دو بالمدیوانه شدم ، داد زدم ، وا...

آسمان قلبش گرفته، روسری را باز کنگیس بر صورت بچرخان و خسوف آ...

کاش.......حتی، یک بار....لابه لای غم دلتنگی من..."تو" گذر می...

بررسی شعر «ونگوک» از (تس) (بخش نخست) ................شعر با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط