یادمه بهم گفته بودی بارون که نم نم میباره

یادمه بهم گفته بودی بارون که نم نم میباره
اشکای توهم آروم آروم از رو گونه هات سر میخوره
گمونم دل توهم مثه ابرا میگیره و چشمات غرق میشه از دریایِ اشکات
گفته بودی از غمِ عشق دلت میگیره
گفته بودی دلت مثل هوای ابری میمونه
گفته بودی به ابرای آسمون نگاه کن!
دلش خیلی پره ،الکی نیس اینجوری میباره
الکی نیس اشکاش خشک نمیشه و دلش آروم نمیگیره
منم مثل همون ،الکی نیس اشک میریزم
دلم گرفته از عشقِ بی انتها
از عشقی که هیچوقت نه سر داشت مثل الانم نه ته داره
چی بگم از غمِ عشقی که داستانش سر نداره
حرفاش ته نداره
غصه هاش حد نداره
چی بگم؟!
دیدگاه ها (۱)

پروفایلِ آدم ها کلی حرف توش گنجونده شده... حتی تو پروفایل او...

خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل ب...

دوستت دارد و از دور کنارش هستی روی دیوار اتاق و سَر ِکارش هس...

من که میگم همه چیز توی یه جمله خلاصه میشه " طرف باید اهلت با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط