Part31
Part31
وقتی دوست دخترت تنها دختر مافیاست🎫
When your girlfriend is the only mafia girl
کارنا :بچههههههههههههه چیکار کردییییی
ات:ها ...هیچیییییییی
کارنا :چرا قیافت اینجوری شدههه
ات:هیچی هیچییی
کارنا :به این همه تندی حساسیت داری نه ؟؟؟
ات:ها ...چی ...کی ...نه بابا
کارنا :بچه گول میزنی
ات:اوهوم
کارنا :من چه ام یا تو
ات:توووو
کارنا کفگیر به دست دنبال ات میکند
........
کارنا اتو میشونه رو صندلی ...
کارنا :بچه بیا اینارو بخور بهتر شی
مگه بهت نگفتم دست به چیزی نزن تا من بیام
ات:گشنم بود خب
کارنا :یکی رو بیشتر از همه تند کردم برا خودم عند باید بری همونو بخوری خدیااااااا
ات:خب میگفتییی
کارنا :بهت گفتم صبر کن بیام نمیدوستم اینقدر دلی
ات:🗿🔪
کارنا :چیه
ات گشنمه غذارو بیار عیش
کارنا :بیا بشین
داشتن شروع به خوردن میکردن که ات محکم زد به پای کارنا ....
کارنا :عووخخخخ اییییییی خار......اوک
ات:حقتههه
کارنا هم فلفل رو پرت کرد تو صورت ات
ات جا خالی داد
ات:ععععع
کارنا گنچالشو کرد ت ظرف ات و غذاشو بهم ریخت و کمی ازشو برداشت
ات:عهه سگگگگگ
کارنا :حقتهه (ادای اتو درآورد )
ات:🗿🖕
کارنا :عه....وقتی با همین انگشت به فاکت دادم میفهمی گلم
ات:(لال شد بدبخت )
کارنا :خب باشه خودتو مظلوم نکون
ات: حیح
کارنا :بیا
ات:جانم
کارنا :بیا رو پای مامیت بشین..سریع
ات آروم پاشد اومد رفت کارنا و روی پاهاش نشست
کارنا که انگار یکمی دردش اومد چشاشو بست و شروع به مک زدن گردن ات کرد بعدش دستاشو روی پاهای ات گذاشت و لمس میکرد
کارنا سرشو از گردن ات بیرون آورد و زل زد به چشایی که بعد از باز شدن چشاش داشتن بهش خیره میشدن و کارنا نیم رخ ات رو قابل دیدن تر کرد و لبای اتو بوسید و ات برگشت و اون وری روی پاهای کارنا نشست
دوتا پاشو دور صندلی انداخت و دستاشو دوره گردن کارنا انداخت و با لباش بازی میکرد
کمی جلو تر رفت و پوصیش رو روی پاهای کارنا مالید (منحرفا لباس داره ات ولی خب حس میشه دیگ )
کارنا دستاشو روی باسن ات گذاشت و شروع به بوسیدن لبای ات کرد
۱۰مین بعد 🗿
کارنا:خببب من سیر شدمممم
ات:عه یعنی چی
کارنا :غذامو خوردم دیگ ....وایسا بینم
تو...تو چرا شبی لبو شدی
ات:ها ...هیچی میدونی دیگ
کارنا: اخیییییی کوچولووووووو
ات:به عمت بگو کوچولو
کارنا :کوچولوی منی دیگههههه
ات:اوهوم🥺
کارنا : بخورمت خوداااا
ات سرشو تو گردن کارنا فرو برد و محکم بغلش کرد کارنا هم محکم بغلش کرد و موهاشو نازکرد
بعد چند ساعتی غذاشون تموم شد 🗿🗿🔪به سلامتی ......
کارنا پاشد اتم با خودش بلند کرد انداخت رو شونه هاش
کارنا :فیلم چی ببینیم ؟
ات: درام
کارنا :اکشن
ات:درام 🥺
کارنا :اکشن
ات:اصن باب اسفنجی بذار برام
باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجیییییی
کارنا:ععع خب باشههه کرم کردی
هیعییی
کارنا نشسته است
به صحنه تلویزیون که باب اسفنجی نشون میده نگاه میکند
ات دارد با ذوق نگاه میکند
ات:خنده .....وووییییی چقدر نازه نه؟
کارنا :حیح خدیا گیر یه بچه افتادم
کارنا :حداقل بیا تو بغل من بشین از خودت فیض ببرم
ات پاشد اومد روی کارنا دراز کشید
کارنا :هی هی بچهههه پاشوووو
ات: نمیخوامممممممممممممممممممممممممم
کارنا :باشه آرام باش
بعد تموم شدن کارتون .....۴۰مین بعد
کارنا : حیح پاشو بریم بخوابیم
ات:یه قسمت دیگ 👈👉🥺🥺🥺🥺
کارنا :دو ساعتها داری خرم میکنی پاشو بریم کارت دارم
ات:شیکار 🥺
کارنا :میبینی
ات:نمیام
کارنا پاشید بی اهمیت اتو بلند کرد رفتن طبقه بالا
کارنا برای ات مسواک زد آوردش گذاشتش رو تخت
کارنا :خبببب.......
ات:خب ..؟
کارنا روی ات خیمه زد و خودشو انداخت روی ات
کارنا :وقته یکم ارامشه
ات:آروم بدنکارنارو لمس میکرد و با موهاش بازی میکرد
کارنا آروم لباس اتو درآورد و شروع به بو کردن بدنش کرد
کارنا :بیب آرامش تمام رو بهم میده بدنت
ات:ذووق
کارنا: قربون ذوق کردنت بشم
ات:کارنا جونم ....
کارنا :جانم
ات:منو دوست داری
کارنا:هم دوست دارم هم عاشقتم
ات:خب چقدر دوسم داری
کارنا:تو میتونی ستاره هارو بشمری ؟
ات:ن
کارنا:پس بیشمار ....طوری که نمیشه شمرد
ات:وووییی مرسییییییییییییییی عرررررررررررررررررررررررر ذووووووووووووقققققققققق سگییییییی
کارنا :(خنده ریز)
Celer esmite
your support?:
i love you ~
وقتی دوست دخترت تنها دختر مافیاست🎫
When your girlfriend is the only mafia girl
کارنا :بچههههههههههههه چیکار کردییییی
ات:ها ...هیچیییییییی
کارنا :چرا قیافت اینجوری شدههه
ات:هیچی هیچییی
کارنا :به این همه تندی حساسیت داری نه ؟؟؟
ات:ها ...چی ...کی ...نه بابا
کارنا :بچه گول میزنی
ات:اوهوم
کارنا :من چه ام یا تو
ات:توووو
کارنا کفگیر به دست دنبال ات میکند
........
کارنا اتو میشونه رو صندلی ...
کارنا :بچه بیا اینارو بخور بهتر شی
مگه بهت نگفتم دست به چیزی نزن تا من بیام
ات:گشنم بود خب
کارنا :یکی رو بیشتر از همه تند کردم برا خودم عند باید بری همونو بخوری خدیااااااا
ات:خب میگفتییی
کارنا :بهت گفتم صبر کن بیام نمیدوستم اینقدر دلی
ات:🗿🔪
کارنا :چیه
ات گشنمه غذارو بیار عیش
کارنا :بیا بشین
داشتن شروع به خوردن میکردن که ات محکم زد به پای کارنا ....
کارنا :عووخخخخ اییییییی خار......اوک
ات:حقتههه
کارنا هم فلفل رو پرت کرد تو صورت ات
ات جا خالی داد
ات:ععععع
کارنا گنچالشو کرد ت ظرف ات و غذاشو بهم ریخت و کمی ازشو برداشت
ات:عهه سگگگگگ
کارنا :حقتهه (ادای اتو درآورد )
ات:🗿🖕
کارنا :عه....وقتی با همین انگشت به فاکت دادم میفهمی گلم
ات:(لال شد بدبخت )
کارنا :خب باشه خودتو مظلوم نکون
ات: حیح
کارنا :بیا
ات:جانم
کارنا :بیا رو پای مامیت بشین..سریع
ات آروم پاشد اومد رفت کارنا و روی پاهاش نشست
کارنا که انگار یکمی دردش اومد چشاشو بست و شروع به مک زدن گردن ات کرد بعدش دستاشو روی پاهای ات گذاشت و لمس میکرد
کارنا سرشو از گردن ات بیرون آورد و زل زد به چشایی که بعد از باز شدن چشاش داشتن بهش خیره میشدن و کارنا نیم رخ ات رو قابل دیدن تر کرد و لبای اتو بوسید و ات برگشت و اون وری روی پاهای کارنا نشست
دوتا پاشو دور صندلی انداخت و دستاشو دوره گردن کارنا انداخت و با لباش بازی میکرد
کمی جلو تر رفت و پوصیش رو روی پاهای کارنا مالید (منحرفا لباس داره ات ولی خب حس میشه دیگ )
کارنا دستاشو روی باسن ات گذاشت و شروع به بوسیدن لبای ات کرد
۱۰مین بعد 🗿
کارنا:خببب من سیر شدمممم
ات:عه یعنی چی
کارنا :غذامو خوردم دیگ ....وایسا بینم
تو...تو چرا شبی لبو شدی
ات:ها ...هیچی میدونی دیگ
کارنا: اخیییییی کوچولووووووو
ات:به عمت بگو کوچولو
کارنا :کوچولوی منی دیگههههه
ات:اوهوم🥺
کارنا : بخورمت خوداااا
ات سرشو تو گردن کارنا فرو برد و محکم بغلش کرد کارنا هم محکم بغلش کرد و موهاشو نازکرد
بعد چند ساعتی غذاشون تموم شد 🗿🗿🔪به سلامتی ......
کارنا پاشد اتم با خودش بلند کرد انداخت رو شونه هاش
کارنا :فیلم چی ببینیم ؟
ات: درام
کارنا :اکشن
ات:درام 🥺
کارنا :اکشن
ات:اصن باب اسفنجی بذار برام
باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجیییییی
کارنا:ععع خب باشههه کرم کردی
هیعییی
کارنا نشسته است
به صحنه تلویزیون که باب اسفنجی نشون میده نگاه میکند
ات دارد با ذوق نگاه میکند
ات:خنده .....وووییییی چقدر نازه نه؟
کارنا :حیح خدیا گیر یه بچه افتادم
کارنا :حداقل بیا تو بغل من بشین از خودت فیض ببرم
ات پاشد اومد روی کارنا دراز کشید
کارنا :هی هی بچهههه پاشوووو
ات: نمیخوامممممممممممممممممممممممممم
کارنا :باشه آرام باش
بعد تموم شدن کارتون .....۴۰مین بعد
کارنا : حیح پاشو بریم بخوابیم
ات:یه قسمت دیگ 👈👉🥺🥺🥺🥺
کارنا :دو ساعتها داری خرم میکنی پاشو بریم کارت دارم
ات:شیکار 🥺
کارنا :میبینی
ات:نمیام
کارنا پاشید بی اهمیت اتو بلند کرد رفتن طبقه بالا
کارنا برای ات مسواک زد آوردش گذاشتش رو تخت
کارنا :خبببب.......
ات:خب ..؟
کارنا روی ات خیمه زد و خودشو انداخت روی ات
کارنا :وقته یکم ارامشه
ات:آروم بدنکارنارو لمس میکرد و با موهاش بازی میکرد
کارنا آروم لباس اتو درآورد و شروع به بو کردن بدنش کرد
کارنا :بیب آرامش تمام رو بهم میده بدنت
ات:ذووق
کارنا: قربون ذوق کردنت بشم
ات:کارنا جونم ....
کارنا :جانم
ات:منو دوست داری
کارنا:هم دوست دارم هم عاشقتم
ات:خب چقدر دوسم داری
کارنا:تو میتونی ستاره هارو بشمری ؟
ات:ن
کارنا:پس بیشمار ....طوری که نمیشه شمرد
ات:وووییی مرسییییییییییییییی عرررررررررررررررررررررررر ذووووووووووووقققققققققق سگییییییی
کارنا :(خنده ریز)
Celer esmite
your support?:
i love you ~
۳۸.۸k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.