کاش نقاش بودم

.کاش نقاش بودم
تا آسمان زندگی ات  را آبی میکردم
و دریای نگاهت  را لاجوردی...
تا  درخت هایی در حوالی ات  می کشیدم سر سبز و استوار
و پرنده هایی
با نغمه های عاشقانه ...
تا دست آدمی را توی دست هایت می کشیدم از جنس خودت...
مهربان و صمیمی
آدمی از جنس  ایستادن و نبریدن ...
 از جنس  نبرد و  امید...
آدمی که هم قدم تمام لحظه هایت بشود
و بی قرار تمام ثانیه هایت ...
که شانه هایش امنیت باشد و چشم هایش آرامش...
اما ...
خیاط شدم
تا پای تلخی ها را از زندگی ات ببرم
 به دلت آرامش را کوک بزنم
و  برای  قد و قواره لبت،لبخند بدوزم
خیاط شدم تا
به قامت تک تک ثانیه هایت
                        خوشبختی بدوزم.
#آذین_قانع #عاشقانه
دیدگاه ها (۵)

هر سربازی؛ در جیب‌هایش، در موهایش و لای دکمه‌های یونیفورمش، ...

در خانه ای که پنجره اش نور را در آغوش گرفته است و سادگی در ...

بیدار می شومکه هوای داشتنت را نفس بکشم که گرمای حضورت را حس ...

دلم یک خانه ی قدیمی می خواهد...یک حال و هوایِ سنتی و اصیل......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط