که پام لیز خوردو افتادم تو استخر
که پام لیز خوردو افتادم تو استخر
نمیتونستم کاری کنمو جیغ میزدمو کمک میخواستم
چشام بسته شدو هیچی نفهمیدم
سرفه کنان چشامو باز کردم توی اتاق رو تخت بودم
اروم اروم رو تخت نشستم یکی دستمو با باند بسته بود
من کجام؟ اینجا خونه ی کیه؟ ل.لباسامو کی عوض کرده
در باز شد
من خونه ی اینا چیکار میکنم؟
جیمین:بیدار شدی؟حالت خوبه؟
ا.ت:م.من اینجا چیکار میکنم؟
تهیونگ پشت سرش با جعبه کمک های اولیه اومد داخل
تهیونگ: خودت جیغ میزدی کمک ماهم بدو بدو اومدیم تا بهت کمک کنیم
ات:عاعم میدونم و ممنونم
چند نفر دیگشونم اومدن داخل
جین:بلاخره بیدار شد
جیمین:تعجب نکردی وقتی فهمیدی تو ویلای مایی؟
ا.ت:چرا ولی خب قرار بود فردا ببینمتون
تهیونگ داشت بهم نزدیک میشد
ا.ت:میخوای چیکار کنی؟
تهیونگ: باندتو عوض میکنم
ا.ت:راستی لباسام ک.کی لباسامو عوض کرد
کوک:نگران نباش کاره اجوما بود
جین:گفتی فردا قرار بود مارو ببینی؟
ات:هوم
جین:بچه ها فردا برنامه ای چیزی داریم؟
ا.ت:عاعام نه یادم رفت
جیمین: چیو؟
ات:من چیزم همین چیز بود دیگه
ا.ت:هان من خواهر مینگ یو عم هیانگ ا.ت
نامی:چیی؟
جیمین:داری دروغ میگی؟
ا.ت:نه دروغم کجا بود؟
جیمین:داری دروغ میگی رئیس هیچوقت نگفته بود خواهر داره
ا.ت:چمیدونم حتما یادش رفته تاشه شما یه هفتست که باهاش قرار داد بستشن
جیمین:اگه راست میگی ثابتش کن
ا.ت:واااا تو خیلی بد حرف میزنی
جیمین:چون میدونم تو هدفت چیه
ا.ت:تهیونگ
تهیونگ: فقط یه دیقه دیگه صبر کن گره اش بزنم
جیمین:تو هم یه ساسنگ فنی میدونم
گوشیشو در اورد
جیمین:از یه عکس میگیرم و به رئیس میگم که تو بلک لیست بزارتت
کوک:جیمین بیخیال شو
ا.ت:خب بزاره تو بلک لیست اولا که من از عمد نیومدم اینجا دوما داداشم عمرا بیاد منو تو بلک لیست بزار که بزاره من یه طرفدار ساده ام و فقط اهنگاتونو گوش میکنم حتی یک بارم بیوگرافیتونو نخوندم فقط اسماتونو بلدم
جیمین:چجوری وارده اینجا شدی؟
ا.ت:ی.یکی دنبالم میکرد من ترسیدم دیگه به اخرش رسیدم مجبورشدم از روی دیوار بپرم داخل اما نمیدونستم از اینجا سر در میارم
ات:تموم شد؟ حالا فهمید تموم اون که تو درمورد فنات فقط فیلم بازی میکنی
جین:م.من از طرفش عذر میخوام ا.ت
ا.ت:نه من عذر خواهی از هیچکس نمیخوام
ا.ت:ممنونم تهیونگ *لبخند
تهیونگ: خواهش میکنم ا.ت بابت رفتار جیمین معذرت میخوام
ا.ت:چرا همتون اینجا دارین از طرف اون عذرخواهی میکنین
ات:تهیونگ م.من گوشیم سوخته میتونی برام ماشین بگیری؟
تهیونگ: ا.الان میخوای بری اخه شبه
ا.ت:مشکلی نیست
جین:به راننده میگم برسونتت
ا.ت:ممنون
جین:ببینم تو واقعا خواهرشی
ا.ت:اگه گوشیم سالم بود میتونستم عکسامونو نشونت بدم
جین:عاه راننده امادس همراهیت میکنم
ا.ت:ممنون
نمیتونستم کاری کنمو جیغ میزدمو کمک میخواستم
چشام بسته شدو هیچی نفهمیدم
سرفه کنان چشامو باز کردم توی اتاق رو تخت بودم
اروم اروم رو تخت نشستم یکی دستمو با باند بسته بود
من کجام؟ اینجا خونه ی کیه؟ ل.لباسامو کی عوض کرده
در باز شد
من خونه ی اینا چیکار میکنم؟
جیمین:بیدار شدی؟حالت خوبه؟
ا.ت:م.من اینجا چیکار میکنم؟
تهیونگ پشت سرش با جعبه کمک های اولیه اومد داخل
تهیونگ: خودت جیغ میزدی کمک ماهم بدو بدو اومدیم تا بهت کمک کنیم
ات:عاعم میدونم و ممنونم
چند نفر دیگشونم اومدن داخل
جین:بلاخره بیدار شد
جیمین:تعجب نکردی وقتی فهمیدی تو ویلای مایی؟
ا.ت:چرا ولی خب قرار بود فردا ببینمتون
تهیونگ داشت بهم نزدیک میشد
ا.ت:میخوای چیکار کنی؟
تهیونگ: باندتو عوض میکنم
ا.ت:راستی لباسام ک.کی لباسامو عوض کرد
کوک:نگران نباش کاره اجوما بود
جین:گفتی فردا قرار بود مارو ببینی؟
ات:هوم
جین:بچه ها فردا برنامه ای چیزی داریم؟
ا.ت:عاعام نه یادم رفت
جیمین: چیو؟
ات:من چیزم همین چیز بود دیگه
ا.ت:هان من خواهر مینگ یو عم هیانگ ا.ت
نامی:چیی؟
جیمین:داری دروغ میگی؟
ا.ت:نه دروغم کجا بود؟
جیمین:داری دروغ میگی رئیس هیچوقت نگفته بود خواهر داره
ا.ت:چمیدونم حتما یادش رفته تاشه شما یه هفتست که باهاش قرار داد بستشن
جیمین:اگه راست میگی ثابتش کن
ا.ت:واااا تو خیلی بد حرف میزنی
جیمین:چون میدونم تو هدفت چیه
ا.ت:تهیونگ
تهیونگ: فقط یه دیقه دیگه صبر کن گره اش بزنم
جیمین:تو هم یه ساسنگ فنی میدونم
گوشیشو در اورد
جیمین:از یه عکس میگیرم و به رئیس میگم که تو بلک لیست بزارتت
کوک:جیمین بیخیال شو
ا.ت:خب بزاره تو بلک لیست اولا که من از عمد نیومدم اینجا دوما داداشم عمرا بیاد منو تو بلک لیست بزار که بزاره من یه طرفدار ساده ام و فقط اهنگاتونو گوش میکنم حتی یک بارم بیوگرافیتونو نخوندم فقط اسماتونو بلدم
جیمین:چجوری وارده اینجا شدی؟
ا.ت:ی.یکی دنبالم میکرد من ترسیدم دیگه به اخرش رسیدم مجبورشدم از روی دیوار بپرم داخل اما نمیدونستم از اینجا سر در میارم
ات:تموم شد؟ حالا فهمید تموم اون که تو درمورد فنات فقط فیلم بازی میکنی
جین:م.من از طرفش عذر میخوام ا.ت
ا.ت:نه من عذر خواهی از هیچکس نمیخوام
ا.ت:ممنونم تهیونگ *لبخند
تهیونگ: خواهش میکنم ا.ت بابت رفتار جیمین معذرت میخوام
ا.ت:چرا همتون اینجا دارین از طرف اون عذرخواهی میکنین
ات:تهیونگ م.من گوشیم سوخته میتونی برام ماشین بگیری؟
تهیونگ: ا.الان میخوای بری اخه شبه
ا.ت:مشکلی نیست
جین:به راننده میگم برسونتت
ا.ت:ممنون
جین:ببینم تو واقعا خواهرشی
ا.ت:اگه گوشیم سالم بود میتونستم عکسامونو نشونت بدم
جین:عاه راننده امادس همراهیت میکنم
ا.ت:ممنون
۵.۱k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.