عشق دوطرفه
#عشق دوطرفه
پارت بیست و چهار..
#هیونجین#استری کیدز#تکپارتی#چند پارتی
هیونجین وقتی امد به رنگ گوجه درامده بود که ا. ت با لکنت گفت که ترس از توی صداش معلوم بود
ا. ت: هیو.. ن سو.. جوون
هیون: چیه نکنه نگرانشی؟
ا. ت: معل... مهه ک.. هه ن.. ه فق.. ط
هیون: فقط چی؟
ا. ت: باهاش چیکار کردی؟
هیون: هیچی درس عبرت دادم
ا. ت: هیوننن زده به سرت
هیون: نه عزیزم بیا بریم
هیون از دست ا. ت گرفت و به اتاق رفتن و بلیت هاشونو گرفتن قرار بود شب پرواز برن
ا. ت: میگم باید اینقدر زود برگردیم
هیون: نه ولی مامانم میگ بیایم اشکال نداره بعد از مراسم ازدواج میایم
ا. ت: اوهوم
پارت بیست و چهار..
#هیونجین#استری کیدز#تکپارتی#چند پارتی
هیونجین وقتی امد به رنگ گوجه درامده بود که ا. ت با لکنت گفت که ترس از توی صداش معلوم بود
ا. ت: هیو.. ن سو.. جوون
هیون: چیه نکنه نگرانشی؟
ا. ت: معل... مهه ک.. هه ن.. ه فق.. ط
هیون: فقط چی؟
ا. ت: باهاش چیکار کردی؟
هیون: هیچی درس عبرت دادم
ا. ت: هیوننن زده به سرت
هیون: نه عزیزم بیا بریم
هیون از دست ا. ت گرفت و به اتاق رفتن و بلیت هاشونو گرفتن قرار بود شب پرواز برن
ا. ت: میگم باید اینقدر زود برگردیم
هیون: نه ولی مامانم میگ بیایم اشکال نداره بعد از مراسم ازدواج میایم
ا. ت: اوهوم
۳۲۶
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.