بدبوی

#بد_بوی
#پارت_۱۸

_این شد دوبار الینا دوبار تو یک روز داری بهم سیلی میزنی چخبرته

_خوب توام هی زرت زرت عصاب من رو بهم نریز

_خوب توام یکم اروم باش

_برای چی من رو دزدیدی؟

_من دزدیدمت؟
خودتم این حرفتو باور داری؟

_زود برم گردون مغازه

_اول باید صحبت کنیم

_نمیخوام به حرفات گوش بدم

_چقدر تو لجبازی دختر

_اره لجبازم
میخوای چیکار کنی ؟

تا میخواد دهنش رو باز کنه یهو یه نفر میپره وسط حرفش

_جیمسون ؟

جیمسون سریع سرش رو بر میگردونه طرف صدا و خشکش میزنه
نگاهشو دنبال میکنم ببینم کی صداش زد
که اوها

یه پسر خوشتیپ و خوش هیکل و خوش قیافه جلومون ایستاده

_داداش؟

_داداش؟

هردوشون بهم نگاه می‌کنند

_جلل خالق

_نیشتو ببند الینا این داداشم گریسونه که میخواد ازدواج کنه

اوه حیف شد

_اها من که چیزی نگفتم

_نمیخواید خودتون رو معرفی کنید خانم جوان؟

این چرا اینجوری حرف میزنه

_مم ممن من چیزم الینا هستم تدارکات عروسی شمارو انجام میدم

_پدرم بهتون نگفت؟

_چیو؟

_عروسی کنسله ازدواج نمیکنم

_چی؟

_متاسفانه با نامزدم به مشکل برخوردیم
ولی خسارت یا هرچی پول لازمه بهتون میدیم

_نه نه لازم نیست مچکرم
میشه من رو تا آدرسی که بهتون میگم برسونید؟

گریسون به برادرش نگاه میکنه بعد دوباره به من نگاه میکنه

_البته

_لازم نیست خودم میرسونمش

_نمیخوام جیمسون

_الینا

_ساکت

_ال..

_جیمسون ول کن دختره رو خودم میرسونمش

_داداش تو دخالت نکن خودم الینا رو میرسونم

_جیمسون یه سیلی دیگه بهت میزنم ها

گریسون پقی میزنه زیر خنده بعد با نگاه خشمگینانه من و جیمسون مواجه میشه بعد جدی میشه


شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۵ تا
کامنت ها بالای ۲۰ تا
دیدگاه ها (۳۷)

#بد_بوی#پارت_۱۹#گریسون بعد از اینکه الینا خانم و جیمسون براد...

#بد_بوی#پارت_۲۰#الینا وقتی همه چی رو واسه مینا تعریف میکنم ب...

#بد_بوی #پارت_۱۷ #الینا _چیکار میکنی دیوونه شدی؟_اره دیوونه ...

#بد_بوی #پارت_۱۶#جیمسونبه حرفم گوش نمیدی؟پس دیگه مسئولیت کار...

#بد_بوی#پارت_۳۸#جیمسون_شما دارید چه زری میزنید؟؟؟_جیمسون موا...

#بد_بوی#پارت_۴۵ #گریسون وقتی میریم جیمسون رو ببینیم در حال خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط