بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت سوم :
آزادی درعمل : یکی از واژگانی که بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفته است، آزادی میباشد. انسان جاهل نادان و بیخرد و نیز متکبر، گمان میکند که در هر امری آزاد است یا باید آزادی داشته باشد!
کدام آزادی، در حالی که خالق، اندازه گذار، مالک و ربّ صاحب اختیار هیچ چیزی نیستیم؟! مضافاً بر این که همین آزادیهای نسبی نیز محدود به اندازهها و قوانین می باشند.
اگر انسان آزادی داشت،پیری، بیماری و مرگ را از خود دور میکرد - اگر آزادی داشت، قوانین جبری علّی علت و معلول را از میان برمی داشت -اگر آزادی داشت، میتوانست هر کاری که دوست دارد انجام دهد و به همان نتیجهای که مطلوب اوست، برسد! به عنوان مثال: از بلندی بپرد و آسیب نبیند!
انسان به خودش قوۀ اختیار و آزادی نداده است که اندازۀ آن را نیز خودش معین سازد؛ لذا برخورداری از قوای اختیار و آزادی نیز جبری میباشد؛ چنان که همین مقدار آزادی نیز پس از مرگ، از انسان گرفته میشود!
اختیار و آزادی انسان،فقط در امکان انتخاب او میباشد و انتخاب نیز وقتی صورت میپذیرد که آدمی دو یا چند گزینه داشته باشد و بتواند یکی را انتخاب نماید.
اگر کسی برای رفتن و رسیدن به مقصدی، یک راه بیشتر پیش رو نداشته باشد، دیگر انتخابی نخواهد داشت.
خداوند سبحان، به انسان اختیار داده که بین او و إلههای دروغین و باطل، یکی را انتخاب نماید - بین دین او و ادیان ساختۀ بشر، یکی را انتخاب کند - بین انجام امر او و اطاعات از طاغوتها، شیاطین و هوای نفس، یکی را انتخاب کند - بین سرپرستی او و ولایت شیاطین جنّ و انس، یکی را انتخاب کند؛ چرا که این انتخابها ممکن میباشند؛ اینها همه اندازهها مقدراتی است که آدمی میتواند خودش را در آنها قرار دهد، اما پس از انتخاب، نتایجش چه رستگاری ابدی باشد و چه عذاب ابدی، قضای الهی می باشد؛ یعنی حتماً واقع میشود.
در مثال مادی: تشنگی بر شما غالب شده است؛ ابتدا انتخاب میکنید که تشنگی را با نوشیدن مرتفع سازید، یا از تشنگی بمیرید! اما اگر زنده ماندن را انتخاب کنید و مقابل شما جز جرعهای آب نباشد،دیگر انتخابی ندارید و همان را مینوشید و پس از نوشیدن نیز آثارش در بدن شما، در اختیار شما نمیباشد؛ اما اگر چند گزینه مانند آب، چای، آب میوه یا مسکرات در مقابل شما باشد، با اراده و اختیار خود، یکی را انتخاب میکنید و مینوشید و پس از نوشیدن، آثار آن در بدن شما قضا میشود.
آزادی در عمل نیز همینگونه است؛ آنجا که مجبور به انجام کاری شوید، دیگر آزادی ندارید، اما اگر مجبور نباشید و چند گزینه پیش روی شما باشد، میتوانید؛میتوانید یکی را انتخاب کنید و به انجام آن مبادرت ورزید، مثل این که کسی عمل صالح را برگزیند، یا ظلم و فساد را برگزیند؛ و البته هر کدام را برگزیند، آثار دنیوی و اخرویش قضا میشود، یعنی حتماً به وقوع میپیوندد.(پایان)
پاسخ قسمت سوم :
آزادی درعمل : یکی از واژگانی که بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفته است، آزادی میباشد. انسان جاهل نادان و بیخرد و نیز متکبر، گمان میکند که در هر امری آزاد است یا باید آزادی داشته باشد!
کدام آزادی، در حالی که خالق، اندازه گذار، مالک و ربّ صاحب اختیار هیچ چیزی نیستیم؟! مضافاً بر این که همین آزادیهای نسبی نیز محدود به اندازهها و قوانین می باشند.
اگر انسان آزادی داشت،پیری، بیماری و مرگ را از خود دور میکرد - اگر آزادی داشت، قوانین جبری علّی علت و معلول را از میان برمی داشت -اگر آزادی داشت، میتوانست هر کاری که دوست دارد انجام دهد و به همان نتیجهای که مطلوب اوست، برسد! به عنوان مثال: از بلندی بپرد و آسیب نبیند!
انسان به خودش قوۀ اختیار و آزادی نداده است که اندازۀ آن را نیز خودش معین سازد؛ لذا برخورداری از قوای اختیار و آزادی نیز جبری میباشد؛ چنان که همین مقدار آزادی نیز پس از مرگ، از انسان گرفته میشود!
اختیار و آزادی انسان،فقط در امکان انتخاب او میباشد و انتخاب نیز وقتی صورت میپذیرد که آدمی دو یا چند گزینه داشته باشد و بتواند یکی را انتخاب نماید.
اگر کسی برای رفتن و رسیدن به مقصدی، یک راه بیشتر پیش رو نداشته باشد، دیگر انتخابی نخواهد داشت.
خداوند سبحان، به انسان اختیار داده که بین او و إلههای دروغین و باطل، یکی را انتخاب نماید - بین دین او و ادیان ساختۀ بشر، یکی را انتخاب کند - بین انجام امر او و اطاعات از طاغوتها، شیاطین و هوای نفس، یکی را انتخاب کند - بین سرپرستی او و ولایت شیاطین جنّ و انس، یکی را انتخاب کند؛ چرا که این انتخابها ممکن میباشند؛ اینها همه اندازهها مقدراتی است که آدمی میتواند خودش را در آنها قرار دهد، اما پس از انتخاب، نتایجش چه رستگاری ابدی باشد و چه عذاب ابدی، قضای الهی می باشد؛ یعنی حتماً واقع میشود.
در مثال مادی: تشنگی بر شما غالب شده است؛ ابتدا انتخاب میکنید که تشنگی را با نوشیدن مرتفع سازید، یا از تشنگی بمیرید! اما اگر زنده ماندن را انتخاب کنید و مقابل شما جز جرعهای آب نباشد،دیگر انتخابی ندارید و همان را مینوشید و پس از نوشیدن نیز آثارش در بدن شما، در اختیار شما نمیباشد؛ اما اگر چند گزینه مانند آب، چای، آب میوه یا مسکرات در مقابل شما باشد، با اراده و اختیار خود، یکی را انتخاب میکنید و مینوشید و پس از نوشیدن، آثار آن در بدن شما قضا میشود.
آزادی در عمل نیز همینگونه است؛ آنجا که مجبور به انجام کاری شوید، دیگر آزادی ندارید، اما اگر مجبور نباشید و چند گزینه پیش روی شما باشد، میتوانید؛میتوانید یکی را انتخاب کنید و به انجام آن مبادرت ورزید، مثل این که کسی عمل صالح را برگزیند، یا ظلم و فساد را برگزیند؛ و البته هر کدام را برگزیند، آثار دنیوی و اخرویش قضا میشود، یعنی حتماً به وقوع میپیوندد.(پایان)
- ۳۶۸
- ۰۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط