The scary heart of a master
The scary heart of a master
Part ²⁰
در خونه رو باز کردم ک یهو پنج تا آدم ریختن داخل خونم و همشون ماسک داشتن
_جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ شماها کی هستین از خونه من برین بیروووووووووووووووووووون
یکیشون با دستمال جلو دهنمو گرفت و بیهوشم کرد
آروم چشمامو باز کردم داخل یه اتاق تاریک بودم
_کمکککککککککککککک
+اینقدر داد نزننننننننننننن
_شما ؟
ا.ت ویو
اون مرد ماسکشو در آورد (جهت اطلاع ا.ت به صندلی بسته شده )
_ک....کوک
+که از دست من فرار میکنی آره ؟
_ من .....من فقط میخواستم اذیتت کنم چون ک منو خیلی اذیت کردی قصد داشتم برگردم چند روز دیگه
+الان انتظار داری حرفتو باور کنم ؟؟؟؟؟؟؟( با داد خیلی بلند)
_نه همچین انتظاری ندارم
+من عاشقتم ا.تتتتتتت چرا ازم فرار میکنی من غرورمو شکوندم و عاشقت شدم بهت گفتم عاشقتم ولی تو ولم کردی
_متاسفم....ولی از کارم پشیمون نیستم
+مهم نیس ......میدونی من تو این یه هفته ......هوفففف هیچی ولش کن بیاین اینو بازش کنید بفرستیدش بره همون خونش
_نهههههههه کوک من میخوام پیش تو باشم قول میدم دیگه فرار نکنم من.....من عاشقت شدم.....عاشقتم کوک
کوک ویو
دلم برای بدنش ....برای بوسه هاش ....برای همه چیش تنگ شده برای همین رفتم سمتش و بغلش کردم
ا.ت ویو
کوک منو بغل کرد و منم تا تونستم تو بغلش گریه کردم و گفتم
_متاسفم کوک(با گریه)
+ هیشششش اشکالی نداره بیبی
سرمو از داخل سینش در آورد و به صورتش نگاه کردم .....خیلی جذابه خیلیییی ...... طاقت نیاوردم و لبامو رو لباش گذاشتم و دستمو لای موهاش بردم و سرش رو روی لبام فشار میدادم و محکم لبشو مک میزدم
کوک ویو
کمر ا.ت رو گرفتم و به خودم چسبوندمش و دستامو روی بدنش حرکت میدادم .......بعد از ۶ مین از هم جدا شدیم
+عاشقتم.... دیگه هیچ وقت ولم نکن
_منم همینطور ....قول میدم کوک (که ماچ کوچیک میزاره رو لب کوک)
پایان.....🥺❤️
تامااااااااااام۲۰ تا لایک کنید گوگولا
مسخره تموم شد ولی دیگه......
منو به گا دادین از بس گفتین بزار بزار 🗿💔
درخواستی سناریو بدین براتون سناریو بزارم
Part ²⁰
در خونه رو باز کردم ک یهو پنج تا آدم ریختن داخل خونم و همشون ماسک داشتن
_جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ شماها کی هستین از خونه من برین بیروووووووووووووووووووون
یکیشون با دستمال جلو دهنمو گرفت و بیهوشم کرد
آروم چشمامو باز کردم داخل یه اتاق تاریک بودم
_کمکککککککککککککک
+اینقدر داد نزننننننننننننن
_شما ؟
ا.ت ویو
اون مرد ماسکشو در آورد (جهت اطلاع ا.ت به صندلی بسته شده )
_ک....کوک
+که از دست من فرار میکنی آره ؟
_ من .....من فقط میخواستم اذیتت کنم چون ک منو خیلی اذیت کردی قصد داشتم برگردم چند روز دیگه
+الان انتظار داری حرفتو باور کنم ؟؟؟؟؟؟؟( با داد خیلی بلند)
_نه همچین انتظاری ندارم
+من عاشقتم ا.تتتتتتت چرا ازم فرار میکنی من غرورمو شکوندم و عاشقت شدم بهت گفتم عاشقتم ولی تو ولم کردی
_متاسفم....ولی از کارم پشیمون نیستم
+مهم نیس ......میدونی من تو این یه هفته ......هوفففف هیچی ولش کن بیاین اینو بازش کنید بفرستیدش بره همون خونش
_نهههههههه کوک من میخوام پیش تو باشم قول میدم دیگه فرار نکنم من.....من عاشقت شدم.....عاشقتم کوک
کوک ویو
دلم برای بدنش ....برای بوسه هاش ....برای همه چیش تنگ شده برای همین رفتم سمتش و بغلش کردم
ا.ت ویو
کوک منو بغل کرد و منم تا تونستم تو بغلش گریه کردم و گفتم
_متاسفم کوک(با گریه)
+ هیشششش اشکالی نداره بیبی
سرمو از داخل سینش در آورد و به صورتش نگاه کردم .....خیلی جذابه خیلیییی ...... طاقت نیاوردم و لبامو رو لباش گذاشتم و دستمو لای موهاش بردم و سرش رو روی لبام فشار میدادم و محکم لبشو مک میزدم
کوک ویو
کمر ا.ت رو گرفتم و به خودم چسبوندمش و دستامو روی بدنش حرکت میدادم .......بعد از ۶ مین از هم جدا شدیم
+عاشقتم.... دیگه هیچ وقت ولم نکن
_منم همینطور ....قول میدم کوک (که ماچ کوچیک میزاره رو لب کوک)
پایان.....🥺❤️
تامااااااااااام۲۰ تا لایک کنید گوگولا
مسخره تموم شد ولی دیگه......
منو به گا دادین از بس گفتین بزار بزار 🗿💔
درخواستی سناریو بدین براتون سناریو بزارم
۲۸.۴k
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.