سناریو
سناریو
وقتی میفهمن بچشونو سقط کردی (درخواستی)
نامجون : ا.ت تو چیکار کردی
جین: خیلی بیشعوری
یونگی : الان حقته بزنم تو گوشت جوری بزنم ک پهن زمین بشی
هوسوک: چرا این کارو کردییییییی
جیمین : برات متاسفم ........از جلو چشمام گمشوووووووو
تهیونگ : ا.ت هرچی بینمون بود تموم شد .......دیگه اسم منو نمیاری
جونگ کوک: م....میشه حداقل بگی چرا اینکارو کردی ؟ چرا بچمو کشتی 🥺(بغض میکنه بچم ) (من مرگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ)
وقتی میفهمن بچشونو سقط کردی (درخواستی)
نامجون : ا.ت تو چیکار کردی
جین: خیلی بیشعوری
یونگی : الان حقته بزنم تو گوشت جوری بزنم ک پهن زمین بشی
هوسوک: چرا این کارو کردییییییی
جیمین : برات متاسفم ........از جلو چشمام گمشوووووووو
تهیونگ : ا.ت هرچی بینمون بود تموم شد .......دیگه اسم منو نمیاری
جونگ کوک: م....میشه حداقل بگی چرا اینکارو کردی ؟ چرا بچمو کشتی 🥺(بغض میکنه بچم ) (من مرگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ)
۲۴.۴k
۲۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.