ساز دل گفت که تو زمزمه ی ناب منی

ساز دل گفت که تو زمزمه ی ناب منی
صدف قعر دلی،گوهر جذاب منی

شیون عشقی و در دام نی افتاده دلت
گل نیلوفر و در غارت مرداب منی

آسمان دل من بی تو چه ابریست صنم
روی بگشای ،که تو زیور شب تاب منی

از حدیث نگهت ناز بسی شرمنده است
سجده گاهت شده دل ،داد که محراب منی

طره ی موی تو تابیده به جان و دل من
خلقت ناب خدایی تو که اعجاب منی

ساز من ،زخمه بزن بر دل تارم امشب
ساغر مستی و قاصد شده در خواب منی

شور شهنازی "فریاد"م و ماهور زنم
دف و سنتور و رباب دل بی تاب منی
دیدگاه ها (۱)

دل و جانم به تو مشغول ونظر در چپ و راست !تا ندانند حریفان که...

عطروبوی مریمی ها را چو باد آورده استشاعر امشب بازباران را به...

خوابم نمیگیرد شبهااما دلم گرفتهسرم درد گرفتهبغض گلویم را گرف...

بوی تو می‌دهد آغوشِ خالی‌امای واقعیت عشقِ خیالی‌اممست توام ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط