رد پایت مانده بر بغض های شبانه ام

رد پایت مانده بر بغض های شبانه ام

در خلسه ی شعرهایم
عمریست باتو دل به دریا می زنم

بی تابم از این فاصله از این دلتنگی دمادم

مرا به افق چشمهایت بخوان

آسمانی ترین تویی ای بلند بیکران

برهان مرا از این ابهام و شب زدگی

که در انزوای این کوچه های بن بست.

در هر نفس جان می دهم..
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۲۳)

چاییِ داغ لبت تازه‌دم و خوش‌رنگ استدو سه لیوان بده بانو که د...

راستش پائیز همینجوریش پائیز نبود...دلبر که میومد، برگ ریزون ...

اگر به خوابم نمی‌آییپس این بوی پرتقال از کجاست؟!اگر در رگ‌ها...

تو ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼِ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ‌ﺍﻡ، ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﻡ...ﺗﻮ ﺭﺍ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط