کاش گاهی به خیالت گذری بر ما بود
کاش گاهی به خیالت گذری بر ما بود
در دلت لحظه ای از خاطر ما بر پا بود
کاش یادی ز من اری تو در این تنهایی
تشنه ی لحظه ی دیدار توام هر گاهی
من همان عاشق وشیدای توام درپس راه
دیده بر راه و دلم پر زغم و حسرت و اه
تو همان عطر دل انگیز ی و دنیای نوید
هر سحر دیده به راه تو گشایم به امید
کاش یادت به دلم این همه پر رنگ نبود
یا حضور تو در این فاصله کم رنگ نبود
چند صباحی به دیار تو شدم آواره
روزگار با دل زارم چه سودا داره
گاه تشویش به دل وین همه شب بیداری
حتم دارم که به دل خاطری از ما داری
می دهم وعده ی دیدار به دلم هر گاهی
روزی از دور ترین راه تو شاید ایی
در دلت لحظه ای از خاطر ما بر پا بود
کاش یادی ز من اری تو در این تنهایی
تشنه ی لحظه ی دیدار توام هر گاهی
من همان عاشق وشیدای توام درپس راه
دیده بر راه و دلم پر زغم و حسرت و اه
تو همان عطر دل انگیز ی و دنیای نوید
هر سحر دیده به راه تو گشایم به امید
کاش یادت به دلم این همه پر رنگ نبود
یا حضور تو در این فاصله کم رنگ نبود
چند صباحی به دیار تو شدم آواره
روزگار با دل زارم چه سودا داره
گاه تشویش به دل وین همه شب بیداری
حتم دارم که به دل خاطری از ما داری
می دهم وعده ی دیدار به دلم هر گاهی
روزی از دور ترین راه تو شاید ایی
- ۶.۴k
- ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط