حضرت زهراس

حضرت زهرا(س)

چندیست ماه از آسمانش رو گرقته
با درد و غمها و مصیبت خو گرفته

گیسوی زینب را به سختی شانه میزد
آهسته آهسته ولی بازو گرفته

هجده غزل از عمر او می رفت اما
هنگام قدقامت چرا زانو گرفته

سردر میان چاه دارد تا نبیند
رنگ خسوفی راکه تا ابرو گرفته?

جبریل هم در شادی زینب شریک است
وقتی که مادر دست خود جارو گرفته

کم کم صدای منتقم می آید انگار
برخیز از جا کشتی پهلو گرفته
دیدگاه ها (۱)

❣ 🔮 ☆بہ چشمانم قسم خوردے بمانے❣ 🔮 ☆قسم خوردےڪہ قدرم رابدانے❣...

باز شب شد...همہ مثلِ هم شدیمهمہ بہ یادِ دوست داشتن هایےڪہ هی...

اسمان هم انگار زِ غمِ دوریِ معشوقه ی خود، دلگیر است....با نگ...

چشم من، چشم تو را دید ولے دیده نشد..من همانمڪہ پسندید و پسند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط