𝓟𝓪𝓻𝓽 78 🥺🤍🖇️
𝓟𝓪𝓻𝓽 78 🥺🤍🖇️
رفتم جلوتر دستامو دور کمرش حلقه کردم و چسبوندمش به خودم قرمز شده بود
جانگکوک : نمیخواد از من خجالت بکشید خانم محترم
خندید
ا/ت : راست میگید؟
جانگکوک : البته
آهنگ هنوزم داشت پخش میشد
جانگکوک : امشب میای بریم خونه ی من؟ آیشه هم میخواد ببینتت
ا/ت : نمیتونم
جانگکوک : چرا؟
ا/ت : چون به مکس قول دادم که برمیگردم
جانگکوک : بهش زنگ میزنی و میگی
ا/ت : باشه برای یه روز دیگه
جانگکوک : آیشه گفته بودا گفته بود که نمیتونم شب بیارمت خونه
خندید باعث شد منم بخندم
ا/ت : آیشه خوب منو میشناسه
جانگکوک : هوم
نشستم رو زمین اونم کنارم نشست
ا/ت : خسته شدی؟
زد زیر خنده منم خندیدم
جانگکوک : نه
داشت به من میخندید؟ این انقدر خنده دار بود؟
جانگکوک : به چی میخندی؟
ا/ت : مو.. موهات
مگه موهام چشه دست زدم سیخ شده بود روشم کلی برگ بود درستش کردم انقدر خندید خوابید رو چمنا اونموقع هم میخندید رفتم روش خیمه زدم
جانگکوک : بیا حالا درست شد ؟
نگاه کرد
ا/ت : آ آره
تازه فهمید تو چه موقعیتیه
ا/ت : من بلند شم دیگه
جانگکوک : لازم نکرده بلند بشی همینجوری خوبه
ا/ت : الان یکی میاد میبینه
جانگکوک : نمیاد اینجا جز من و تو کسی نیست
صورتمو بردم جلو تر رسما داشت از خجالت آب میشد
بهش خندیدم کنارش خوابیدم و کشیدمش تو بغلم
......
جانگکوک : اون ستاره خیلی خوشگله مال من
ا/ت : اما من اول گفتم اون مال منه
جانگکوک : اما الان من میگم
سرشو بلند کرد و بهم نگاه کرد
ا/ت : مال منه
جانگکوک : نخیرم مال خودمه
ا/ت : مال تو نیست من زودتر گفتم
جانگکوک : اما منم گفتم
ا/ت : جانگکوککککک
بهش خندیدم
جانگکوک : باشه باشه قبوله مال تو اما خیلی لجبازی
ا/ت : من لجباز نیستم
جانگکوک : لجبازی
ا/ت : نیستم
رفتم جلوتر دستامو دور کمرش حلقه کردم و چسبوندمش به خودم قرمز شده بود
جانگکوک : نمیخواد از من خجالت بکشید خانم محترم
خندید
ا/ت : راست میگید؟
جانگکوک : البته
آهنگ هنوزم داشت پخش میشد
جانگکوک : امشب میای بریم خونه ی من؟ آیشه هم میخواد ببینتت
ا/ت : نمیتونم
جانگکوک : چرا؟
ا/ت : چون به مکس قول دادم که برمیگردم
جانگکوک : بهش زنگ میزنی و میگی
ا/ت : باشه برای یه روز دیگه
جانگکوک : آیشه گفته بودا گفته بود که نمیتونم شب بیارمت خونه
خندید باعث شد منم بخندم
ا/ت : آیشه خوب منو میشناسه
جانگکوک : هوم
نشستم رو زمین اونم کنارم نشست
ا/ت : خسته شدی؟
زد زیر خنده منم خندیدم
جانگکوک : نه
داشت به من میخندید؟ این انقدر خنده دار بود؟
جانگکوک : به چی میخندی؟
ا/ت : مو.. موهات
مگه موهام چشه دست زدم سیخ شده بود روشم کلی برگ بود درستش کردم انقدر خندید خوابید رو چمنا اونموقع هم میخندید رفتم روش خیمه زدم
جانگکوک : بیا حالا درست شد ؟
نگاه کرد
ا/ت : آ آره
تازه فهمید تو چه موقعیتیه
ا/ت : من بلند شم دیگه
جانگکوک : لازم نکرده بلند بشی همینجوری خوبه
ا/ت : الان یکی میاد میبینه
جانگکوک : نمیاد اینجا جز من و تو کسی نیست
صورتمو بردم جلو تر رسما داشت از خجالت آب میشد
بهش خندیدم کنارش خوابیدم و کشیدمش تو بغلم
......
جانگکوک : اون ستاره خیلی خوشگله مال من
ا/ت : اما من اول گفتم اون مال منه
جانگکوک : اما الان من میگم
سرشو بلند کرد و بهم نگاه کرد
ا/ت : مال منه
جانگکوک : نخیرم مال خودمه
ا/ت : مال تو نیست من زودتر گفتم
جانگکوک : اما منم گفتم
ا/ت : جانگکوککککک
بهش خندیدم
جانگکوک : باشه باشه قبوله مال تو اما خیلی لجبازی
ا/ت : من لجباز نیستم
جانگکوک : لجبازی
ا/ت : نیستم
۱۱۸.۴k
۲۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.