مگو در کوی او شب تا سحر بر چه میگردی


مگو در کوی او شب تا سحر بھر چه می‌گردی
که دل گم کرده‌ام آنجا و می‌جویم نشانش را...!


#فروغی بسطامی
دیدگاه ها (۳)

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدمآتش گرفتم از تو و در صبحدم ز...

با مدعی بگوی که ما خود شکسته‌ایم...محتاج نیست پنجه که با ما ...

یار هم غایب و هم حاضر و چون درنگریخالی از غیبت و عاری ز حضور...

ای ساقی آرامم کن دیوانه ام رامم کنمن خسته ایامم ساقی تو آرام...

عاشقانه های شبنم

((((((#شعر زیبای بدون نقطه :)))))))دلا کم رو سوی کاری که هرد...

به گمانم فرداروز خوبی باشدصورت ماه به من می گوید:گرچه شب تار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط