پارت ۹ bad love
پارت ۹ bad love
جیمین
که یهو ا.ت از پله ها اومد پایین محوش شده بودم که نگاهم رفت به بدنش واقعا بدنش سک.سی بود مخصوصا با اون لباس باز خیلی تحریک کننده بود
ا.ت
از پله ها میرفتم پایین که چشمم به جیمین افتاد فقط داشت نگاهم میکرد یهو نگاهش رفت به بدنم آخرین پله رو اومدم پایین که سمتم اومد
#تو این مهمونی باید به عنوان دوست دخترم باش
+ب... باشه من مشکلی ندارم
# پس وقت و تلف نکنیم و بریم
ا.ت
با جیمین سوار ماشینش شدیم و رسیدیم درو برام باز کرد و پیاده شدم باهم رفتیم داخل که نگاه های سنگینی حس میکردم که عادی بود چون لباسم باز بود که یهو یه دختری اومد و هی خودشو به جیمین میچسبوند و جیمین هی پسش میزد و منم تین وسط شلقم بودم که
بین هوا : ددی این دختره ی هرزه کیه (به تو چه زرشک)
#دفعه ی آخرت باشه که به دوست دخترم بی احترامی میکنی
بین هوا: دوست دختر ؟٫نیشخند٫تو وقتی منو داری چرا با این هرزه ای ٫با عشوه٫(شیطونه میگه برو از پایین جرش بده😑🔪)
# بهت یه بار گفتم دوباره میگم دفعه آخرت باشه که به دوست دخترم بی احترامی میکنی
(بااخم) در ضمن تو چی داری ٫نیشخند دختر کش🤤٫ و حالا هم برو کنار
ا.ت
وقتی جیمین طرفمو میگرفت خوشحالم میکرد نمیدونم چرا ، حیمین دختره رو پسش زد و با بقیه پسرا رفتیم دور یه میز نشستیم
۲۴:۰۰
برگشتم دیدم جیمین خیلی مسته میخواستم برم دستشویی که یهو جیمین دستمو گرفت
#کجا٫مست و خمار٫
+دارم میرم دستشویی
که بهو جیمین دستمو محکم تر گرفت
#لازم نکرده
بلند شد و منو به طرف ماشین برد پرتم کرد تو ماشین خودشم پشت فرمون نشست تموم راه دستش رو پای لختم بودم وقتی رسیدم درو باز کرد دوباره مچ دستمو گرفت و منو کشون کشون برد سمت اتاقش پرت کرد تو اتاق و درو قفل کرد و اومد......
ادامش اسمات هست که هرکس خواست بی وی میدم 🌑✨
جیمین
که یهو ا.ت از پله ها اومد پایین محوش شده بودم که نگاهم رفت به بدنش واقعا بدنش سک.سی بود مخصوصا با اون لباس باز خیلی تحریک کننده بود
ا.ت
از پله ها میرفتم پایین که چشمم به جیمین افتاد فقط داشت نگاهم میکرد یهو نگاهش رفت به بدنم آخرین پله رو اومدم پایین که سمتم اومد
#تو این مهمونی باید به عنوان دوست دخترم باش
+ب... باشه من مشکلی ندارم
# پس وقت و تلف نکنیم و بریم
ا.ت
با جیمین سوار ماشینش شدیم و رسیدیم درو برام باز کرد و پیاده شدم باهم رفتیم داخل که نگاه های سنگینی حس میکردم که عادی بود چون لباسم باز بود که یهو یه دختری اومد و هی خودشو به جیمین میچسبوند و جیمین هی پسش میزد و منم تین وسط شلقم بودم که
بین هوا : ددی این دختره ی هرزه کیه (به تو چه زرشک)
#دفعه ی آخرت باشه که به دوست دخترم بی احترامی میکنی
بین هوا: دوست دختر ؟٫نیشخند٫تو وقتی منو داری چرا با این هرزه ای ٫با عشوه٫(شیطونه میگه برو از پایین جرش بده😑🔪)
# بهت یه بار گفتم دوباره میگم دفعه آخرت باشه که به دوست دخترم بی احترامی میکنی
(بااخم) در ضمن تو چی داری ٫نیشخند دختر کش🤤٫ و حالا هم برو کنار
ا.ت
وقتی جیمین طرفمو میگرفت خوشحالم میکرد نمیدونم چرا ، حیمین دختره رو پسش زد و با بقیه پسرا رفتیم دور یه میز نشستیم
۲۴:۰۰
برگشتم دیدم جیمین خیلی مسته میخواستم برم دستشویی که یهو جیمین دستمو گرفت
#کجا٫مست و خمار٫
+دارم میرم دستشویی
که بهو جیمین دستمو محکم تر گرفت
#لازم نکرده
بلند شد و منو به طرف ماشین برد پرتم کرد تو ماشین خودشم پشت فرمون نشست تموم راه دستش رو پای لختم بودم وقتی رسیدم درو باز کرد دوباره مچ دستمو گرفت و منو کشون کشون برد سمت اتاقش پرت کرد تو اتاق و درو قفل کرد و اومد......
ادامش اسمات هست که هرکس خواست بی وی میدم 🌑✨
۵.۹k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.