من به سیبی خوشنودم و به بوییدن یک بوته بابونه

من به سیبی خوشنودم و به بوییدن یک بوته بابونه.
من به یک آینه، یک بستگی پاک قناعت دارم.
من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد.
و نمی خندم اگر فلسفه ای ،
ماه را نصف کند.
من صدای پر بلدرچین را ،
می شناسم، رنگ های شکم هوبره را ، اثر پای بز کوهی را.
خوب می دانم ریواس کجا می روید، سار کی می آید،
کبک کی می خواند،
باز کی می میرد،
ماه در خواب بیابان چیست ،
مرگ در ساقه خواهش و تمشک لذت ، زیر دندان هم آغوشی...📷📸
#عشقولوژی
دیدگاه ها (۱)

به تو که می رسم...👌🍀❤و گونه های گل انداخته از شرمت؛تَرَک بر ...

کاش...👌🍀❤‏کاش دورانمان کمی عقب تر بود ... مثلا یک قرن ... ! ...

به همه جا سرزدیم ،به کافه ها،اسکله ها،پارک ها...اما نتواتستی...

زندگی...👌🍀❤می‌توان زندگی را با قطعه‌ای پارچه‌ی گلدوزی شده مق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط