کودک که بودم

کودک که بودم؛

گمان میکردم
سردتر از بستنی
چیزی وجود ندارد..
حال که فکر میکنم
میبینم سرد تر از بستنی،
قلب آدمهاییست
که تا میفهمند دوستشان داریم
مارا ترک میکنند..!
دیدگاه ها (۹)

ذوق شعـرم را کجا بردی که بعد از رفتنـت عشـق و شعـر و دفتـر ...

🌸 سلام خوبان🌸 پنج شنبه تون بخیر و نیکی🌸 دلتون بی درد و غصه🌸 ...

همه دانند که سودازده دلشده راچاره صبرست ولیکن چه کند قادر نی...

امروزتان زیباتراز گلآرزومیکنم لبخند😊 مهمون لبهاتونمحبت وعشق ...

تو ماله منی و همیشه همینطور خواهد بود …با شنیدن صدای در متوج...

p15

🐰: خب ، رسیدم ، قول داده بودم یک چیزی درست کنم. نمی‌دونم چطو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط