افسانه ی عمر

افسانه ی عمرم آورد خواب
عمری که نبود ، خواب دیدم
در سیل گذشت روزگاران
امواج به پیچ و تاب دیدم
از عشق جوانی ام چه پرسی
من دسته گلی بر آب دیدم
#شهریار
دیدگاه ها (۱)

خداحافظ تابستان

رسم عجیب

صبح خواهد شد

خیره

مرگ

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

...بیا باهم فرار کنیم.‌‌..🥀پارت اخر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط