داستان شب
#داستان_شب
#دخترک_گل_فروش
#دخترک #گل_فروش سال ها در #آرزوی_خريدن_يک_كفش_قرمز بود و پول هایی را كه از فروختن گل های مريم به دست آورده بود، در قلک كوچكش جمع میكرد.
آن روز صبح هم مثل هميشه، در فكر و رويايش بود كه ناگهان در اثر برخورد با اتوموبيلی به گوشه ای پرتاب شد.
وقتی چشمانش را باز كرد، خود را روی تختی سپيد و تميز ديد كه در كنار آن هديه ای قرار داشت.
دخترک با خوشحالی هديه را باز كرد٬ يک جفت #كفش_قرمز بود.
چشمان دخترک لبريز از شادی شد٬ ولی #افسوس، او نمیدانست كه پاهايش ديگر توان رفتن ندارد.
پی نوشت:
۱.خدایا خودت حافظ همهی کودکان باش و سرنوشت و تقدیرشون رو خودت به خیر و خوشی تضمین کن؛ مخصوصا #کودکان_کار.
۲.#خدایا_به_حق_مقربان_درگاهت، #آرزوی هیچ کس را به #افسوس ختم نکن؛ بلکه، آرزوی ما را به حُسن و خیر دنیا و آخرت ما بدل فرما.
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CqWQtSAPcMG/?igshid=MDJmNzVkMjY=
#دخترک_گل_فروش
#دخترک #گل_فروش سال ها در #آرزوی_خريدن_يک_كفش_قرمز بود و پول هایی را كه از فروختن گل های مريم به دست آورده بود، در قلک كوچكش جمع میكرد.
آن روز صبح هم مثل هميشه، در فكر و رويايش بود كه ناگهان در اثر برخورد با اتوموبيلی به گوشه ای پرتاب شد.
وقتی چشمانش را باز كرد، خود را روی تختی سپيد و تميز ديد كه در كنار آن هديه ای قرار داشت.
دخترک با خوشحالی هديه را باز كرد٬ يک جفت #كفش_قرمز بود.
چشمان دخترک لبريز از شادی شد٬ ولی #افسوس، او نمیدانست كه پاهايش ديگر توان رفتن ندارد.
پی نوشت:
۱.خدایا خودت حافظ همهی کودکان باش و سرنوشت و تقدیرشون رو خودت به خیر و خوشی تضمین کن؛ مخصوصا #کودکان_کار.
۲.#خدایا_به_حق_مقربان_درگاهت، #آرزوی هیچ کس را به #افسوس ختم نکن؛ بلکه، آرزوی ما را به حُسن و خیر دنیا و آخرت ما بدل فرما.
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CqWQtSAPcMG/?igshid=MDJmNzVkMjY=
۹۸۸
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.