عمونفتی

#عمو_نفتی
‍ یکی از بزرگان می‌گفت: ما یک گاریچی در محلمان بود، که نفت می برد و به او #عمو_نفتی می‌گفتند.
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را #گازکشی کرده اید!؟
گفتم: بله!
گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می‌گرفتی، حالم را می‌پرسیدی.
همه اهل محل همین‌طور بودند. هرکس خانه اش گازکشی می‌شود، دیگر #سلام_علیک_او_تغییر_می‌کند
از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت می‌داد. عوض این‌که بوی #انسانیت و #اخلاقیات بدهد!
سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم. خیال می‌کردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
یادمان باشد،
#سلاممان_بوی_نیاز_ندهد...!
دیدگاه ها (۲)

#جشن_تولددوستان به نظرتون تولد کدامشون هست؟ از کدام یک اینها...

⚫ ️#انا_لله_و_انا_الیه_راجعونآیت الله #هاشمی_رفسنجانی در سن ...

یک نفر . . .یک سید . . .از قم . . .راهی را نشان داد . . . و...

🔴 حکایت دو مداد سیاهاز دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط