راستی از کی این فانوس شد همه ی زندگیم

راستی از کی این فانوس شد همه ی زندگیَم ؟
فانوسی که تو به من دادی
برای شبهات بی قراری
که کوچه ها را یکی یکی بگذرانم
و برسم به تو .....
برای یک لحظه دیدنت
اما زمان زیادیست
که شب و روز در کوچه ها به دنبال تو می گردم
اما
نیستی
و من ماندم و یاد تو
و همین فانوس ! "
دیدگاه ها (۲)

پیش نماز مسجد بالای منبر میگفت:در قنوت میتوان به زبان مادری ...

دلتنگ میشوم.وقتی که هوای حوصله ام ابریست!دلم یک عصر دلگیر می...

"همیشه کسانی هستندکه در نهایت دلتنگینمی توانیم آنها را در آغ...

در انفرادی ترین سلول دنیابا خودم می جنگمجنگ احساس و منطقجنگ ...

واسش فرستادم زندگی خوبه؟ چیزی کم و کسر نداری؟ واسم فرستاد خو...

عشق قشنگمزندگی منتو شدی برام اون کسی که نگاه کردن توی چشاشو...

هفته‌ی پیش که داشتم میرفتمهمدان، اتفاقی هم دانشگاهیم که مهاج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط