بچه ها من شعر میخونم شما هم دست بزنید
بچه ها من شعر میخونم شما هم دست بزنید
اینا از ییکاری نیستا فقط دلم میخواد چنتا معلول شاد باشن
حالا یک دو سه
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اونجا تو تنگ کوچه
پشت در بازارچه
عروسکی نشسته پشت درای بسته
تا میاد لنگه درو وا بکنه
چشمای منتظرو صدا کنه
حاج آقا داد میزنه
ورپریده کجا میری؟
لباشو گاز میگیره یواشکی ندا میده
بابام بابام بابام بابام
حالا
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اوف اوف عجب دختر خرابیه ها شمارشم همه بچه های محله سندی اینا دارن
اینا از ییکاری نیستا فقط دلم میخواد چنتا معلول شاد باشن
حالا یک دو سه
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اونجا تو تنگ کوچه
پشت در بازارچه
عروسکی نشسته پشت درای بسته
تا میاد لنگه درو وا بکنه
چشمای منتظرو صدا کنه
حاج آقا داد میزنه
ورپریده کجا میری؟
لباشو گاز میگیره یواشکی ندا میده
بابام بابام بابام بابام
حالا
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اوف اوف عجب دختر خرابیه ها شمارشم همه بچه های محله سندی اینا دارن
- ۳.۴k
- ۱۰ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط