بچه ها من شعر میخونم شما هم دست بزنید

بچه ها من شعر میخونم شما هم دست بزنید
اینا از ییکاری نیستا فقط دلم میخواد چنتا معلول شاد باشن
حالا یک دو سه
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اونجا تو تنگ کوچه
پشت در بازارچه
عروسکی نشسته پشت درای بسته
تا میاد لنگه درو وا بکنه
چشمای منتظرو صدا کنه
حاج آقا داد میزنه
ورپریده کجا میری؟
لباشو گاز میگیره یواشکی ندا میده
بابام بابام بابام بابام
حالا
دختر حاجی الماس
تیپ میزنه چپ و راست
باباش خبر نداره
همیشه اینجا اونجاست
اوف اوف عجب دختر خرابیه ها شمارشم همه بچه های محله سندی اینا دارن
دیدگاه ها (۳۸)

بی تو انگار کل این شهر قهره با منوقتی نیستی نفس هام اشتباهنر...

من از جن نمیترسم ولی از این میترسم

تو چشمات حتی بارون قشنگ تر میشهوقتی گونه هات از اشک آسمون تر...

لالا کن دختر زیبای شبنملالا کن روی زانوی شقایقبخواب تا رنگ ب...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۳۶ویو لارارسیدیم هانیل پیاده شد منم خو...

●بال های سیاه و سفید○پارت 13

معشوقه دشمنP²⁰توی اتاقش نشسته بود و با گوشیش ور می‌رفت.روی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط