عشق رمانتیک من

عشق رمانتیک من
❤😎پارت ۳۶

ویو لارا

رسیدیم هانیل پیاده شد منم خواستم بشم که

جکسون: گوشیتو میدی یه لحظه یه تلفن بزنم شارژ موبایلم تموم شده

لارا: عاا باشه بیا

بعد ۲ مین بهم داد و گفت

جکسون: این شمارمه هروقت کاری داشتی زنگ بزن

لارا: شاید بزنم

و درو کوبوندم چرا عصبانی شدم؟ وای ول کن شاید هورمون هام قاتی کرده خلاصه رفتیم با هانیل دفتر کارش و مشغول شدیم

ویو هینا

رسیدیم عمارت درو زدم که آجوما باز کرد

آجوما: سلام دختر و بعد جی و دید

آجوما:ایشون مهمونتون هستن؟

هینا: بله دوستمه

جونکوک از پله ها همانطور که پایین میومد گفت

جونکوک: بالاخره تشریف آوردین؟

هینا: بعله که جی و دید و اخماش رفت تو هم

جونکوک: این اینجا چی کار میکنه

هینا: من دعوتش کردم

جونکوک: عزیزم کاش قبلش به من خبر میدادی ( لبخند مصنوعی میزنه)

هینا: اشکالی نداره حالا

و دست جی و گرفتم و رفتیم تو اتاقم که یهو جی اومد نزدیکم و سرمو بوسید و موهامو نوازش کرد

هینا: چی شد؟

جی: همینطوری


(بقیش فردا الان نخوابم بابام خودشو درمیاره)

(اسلاید ۲ جکسون)
دیدگاه ها (۴۹)

استوری درخواستی

استوری درخواستی

این لایکاش به ۱۱ نرسه پاکه😂

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۳۵ویو لارااول به سمت اتاق جی و هینا رف...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۳۳که یهو زنگ در خورد جی رفت باز کنه ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط