ملانصرالدین

‏ملانصرالدین ‏...
هر روز از علف خرش ‏کم می‌کرد
تا به نخوردن عادت کند.

‏پرسیدند :
نتیجه چه شد؟

‏گفت :
نزدیک بود عادت کند که مُــرد ...!


‏حکایت ما و گِرانیست،
‏داریم عادت میکنیم ...
انشالا که نَــميريم ...!

╔ 💗 ══ 🍃ೋ•══╗
@chatre_love
╚══•ೋ🍃 ══ ☂ ╝
دیدگاه ها (۲)

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:اگر بس...

زنـــدگي زیباست ... یک روز یک ساعت یک دقیقه هرگز باز ...

پیر مردی قد خمیده در حال عبور بود،جوانی به تمسخر به او گفت :...

با دستهای خالی به دنیا آمده ایمبا دستهای خالی هم از دنیا خوا...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

پارت ۲۴روزها در بیمارستان سپری می‌شدند. من هر روز به ملاقات ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط