قلب زرد۷
پارت۷
دوتا مرد که جلوی ماشین کارینا وایساده بودن رزی رو برمیدارن و میرن جیمینم زیرماشین شاهد همچی بود و میخواست رزی رو نجات بده واینکه خواهرش خلافکاره چرا و......
رزی به صندلی بستن و اب یخ به صورتش زدن رزی
کارینا:ازاونجایی که برادرمو دوست دارم نمیتونستم بیارمش اما حتما تومیدونی اون اسناد کجاست ؟
رزی:من.....من نمیدونم توروخدا ولم کنین(با بغض)
کارینا:همه اول همینطورین اینقدر زجر بایدبکشی تا بگی
+ن...ه خواهش میکنم...نه..هههه
ابجوش ریختن روبدنش رزی جیغ میزد و جیمینم نمیتونست نجاتش بده
جیمین(نمیدونم چرا نمیتونم تحمل کنم همیشه ادم های زیادی بخاطر پروژه های من جانشونو ازدست میدادن اما الان واقعا دارم زجر میکشم)
جیمین منتظر فرست بود اما نمیتونست کاری کنه چون تنها بود
دوتا مرد که جلوی ماشین کارینا وایساده بودن رزی رو برمیدارن و میرن جیمینم زیرماشین شاهد همچی بود و میخواست رزی رو نجات بده واینکه خواهرش خلافکاره چرا و......
رزی به صندلی بستن و اب یخ به صورتش زدن رزی
کارینا:ازاونجایی که برادرمو دوست دارم نمیتونستم بیارمش اما حتما تومیدونی اون اسناد کجاست ؟
رزی:من.....من نمیدونم توروخدا ولم کنین(با بغض)
کارینا:همه اول همینطورین اینقدر زجر بایدبکشی تا بگی
+ن...ه خواهش میکنم...نه..هههه
ابجوش ریختن روبدنش رزی جیغ میزد و جیمینم نمیتونست نجاتش بده
جیمین(نمیدونم چرا نمیتونم تحمل کنم همیشه ادم های زیادی بخاطر پروژه های من جانشونو ازدست میدادن اما الان واقعا دارم زجر میکشم)
جیمین منتظر فرست بود اما نمیتونست کاری کنه چون تنها بود
۸.۱k
۲۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.