تا کی بدوم سوی سرابی که تو باشی
تا کی بدوم سوی سرابی که تو باشی
هر شب بپرم از دل خوابی که تو باشی...
جا داد خدا در صدف سینهام آرام
با دست خودش گوهرنابی که تو باشی...
آن عمر هدر رفته به یک لحظه نیرزد
یک لحظه از این حالخرابی که تو باشی...
من لب نزدم بر لب جامت که همیشه
مستم کند از بوی شرابی که تو باشی...
قلبم گلسرخی ست که میخواست بجوشد
هرروز در آن دیگ گلابی که تو باشی...
از سوختن ِ بی تو نباید بهراسم
همسنگ بهشت است عذابی که تو باشی...
هر شب بپرم از دل خوابی که تو باشی...
جا داد خدا در صدف سینهام آرام
با دست خودش گوهرنابی که تو باشی...
آن عمر هدر رفته به یک لحظه نیرزد
یک لحظه از این حالخرابی که تو باشی...
من لب نزدم بر لب جامت که همیشه
مستم کند از بوی شرابی که تو باشی...
قلبم گلسرخی ست که میخواست بجوشد
هرروز در آن دیگ گلابی که تو باشی...
از سوختن ِ بی تو نباید بهراسم
همسنگ بهشت است عذابی که تو باشی...
- ۶۴۴
- ۱۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط