می خواهم هر صبح که پنجره را باز می کنی،آن درخت روبه رو من باشم...فصل تازه من باشم...آفتاب من باشم...استکان چای من باشمو هر پرنده ای که نان از انگشتان تو می گیرد...روزبه سوهانی