عشق به توان چند

"عشق به توان چند؟"
P13

**ویو هانا
پس چرا قیافت اینو نمیگه؟
-قیافم اگه میتونست حرف بزنه می‌گفت
(لبخند)دیوونه منظورم این نبود
-هه چرا بود
نبوددد
-بود
ایششش
یهو در اتاق باز شد اون اینجا چیکار میکرد
&خانم پارک؟
از صندلیم بلند شدم
آقای جونگ شما چرا اینجایید؟
&دختره احمق بازم که گند بالا آوردی
چیکار کردم مگه؟
&میپرسی چیکار کردی؟
آره خب
&پرونده های روی میز نیست
خب؟
&یعنی توعه احمققققق اون فرمارو پر نکردییی و مشتری اونارو خالی برده(عربده)
من نمی‌دونستم که اون فرما مال من بودد(بغض)
&زر نزننن منشی لی بهت گفته بود
نگفته بود
دوباره دستشو بالا آورد که بزنه
ولی یهو

ویو کوک
ببین مردیکه احمق چطور سرش داد میزنه
داشت دستشو بلند میکرد که بزنه
رفتم با پام هولش دادم پرت شد خورد به در رفتم گرفتمش تا میتونستم زدمش
جونگکوک توروخدا ولش کنننن..... کوکککک لطفاً ولش کنننن بخاطر مننن
دست از زدنش برداشتم
صورتش خونیه خونی بود فکر کنم مرد
وایی نهه نکنه مرده؟
-به درک کسی که دستش رو تو بلند شده رو باید دار زد این که چیزی نیست
جونگکوک چی میگی اگه بمیره میری زنداننن
-هیچکس حریف من نیستتت
دیوونه.. حالا با این چیکار کنیم
-گوشیتو بده

بعدی رو الان میزارم

حمایت؟
دیدگاه ها (۲)

"عشق به توان چند؟"P14+گوشیمو میخوای چیکار-گفتم بده+بگیرویو ک...

سناریو BTS« وقتی باهم دیگه دعوا کردید و از خونه رفتید و اونا...

خیلی ازتون ممنونممن بدون شماها هیچی نیستمواقعا ممنوننننننن♥I...

سناریو BTS

پارت ۸

ویو کوک-حالا اسمت چیه؟÷به تو چههیچ پری جرعت نکرده بود این حر...

ویو یونا :یهو رفتم پایین که پسر عمم دیدم وای خدا این اینجا چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط