بهم گفت چرا شبها نمیخوابی

بهم گفت : " چرا شبها نمیخوابی ؟! "
چیزی نگفتم ...
دوباره پرسید : " چرا از خوابیدن میترسی ؟ چرا فرار میکنی ؟ "
ایندفعه تو چشماش نگاه کردم و بهش گفتم : " تو خواب چیزایی رو میبینم که تو واقعیت زندگیم نیستن و این منو اذیت میکنه ...
نمیدونم چرا بعد اون شب دیگه حتی خودشم نمیخوابید ...!💙
دیدگاه ها (۳)

لطفاً ناگهانی رُخ بده!غافلگیرم کن!لحظه ای اتفاق بیفت که اصلا...

تیغو میذارهـ زمین ،و با خودش زمزمهـ میکنهـ :' خودکشی برا زند...

یهـو وسط خنده هام یادت میفتم :)گریم میگیره :)هیشکی نمیفهمه :...

مردم این شهر برای یک دقیقه طولانی تر شدن شب آخر پائیزشان جشن...

A girl from tomorrow(part12)

p15

‌ ‌ ‌ !!‌      𝀘   ࣪   제니 만두키  ۪     🍇꒱ ‌         ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط