آمدی جانم به قربانت ! نمیمانی چرا
صبر کن....در خانه ی خود مثل مهمانی چرا
بعد مدتها جدایی آمدی گفتی ببخش
آه... حالا از پشیمانی پشیمانی چرا
آنقدر خواهان من بودی که خواهانت شدم
جان شیرینم! بگو حالا گریزانی چرا؟
یک نگاه سرد تو کافی ست تا ویران شوم
چون بهار آرزوهایم زمستانی چرا
خواستن هرگز برای من توانستن نبود
خسته ام از زندگی ...تنها تو میدانی چرا
#ترانه_جامه_بزرگی
#شهریار
آمدی جانم به قربانت ! نمیمانی چرا
صبر کن....در خانه ی خود مثل مهمانی چرا
بعد مدتها جدایی آمدی گفتی ببخش
آه... حالا از پشیمانی پشیمانی چرا
آنقدر خواهان من بودی که خواهانت شدم
جان شیرینم! بگو حالا گریزانی چرا؟
یک نگاه سرد تو کافی ست تا ویران شوم
چون بهار آرزوهایم زمستانی چرا
خواستن هرگز برای من توانستن نبود
خسته ام از زندگی ...تنها تو میدانی چرا
#ترانه_جامه_بزرگی
#شهریار
۱.۱k
۲۷ مهر ۱۳۹۷