باز از کجای این شهر

باز از کجایِ این شهر
رد شدی که باد عطرَت را
انداخته به جانم، که دیوانه شدم...
دیدگاه ها (۳)

با لب‌هامروی چشم‌هاتعلامت تعجب " بگذارمکه هر وقت علامت خطر د...

اولین بار که فهمیدم حواسش به من هست دوست ام داره... داشت هوا...

جوری لبخند میزنی آدم حالش خوب میشود.لبخندت،شبیه پیامبرهاست!م...

" تو را "به انداره عشقی ڪه ابر شد ابرے ڪه باران ...و چشمه ا...

عاشقانه های شبنم

این همه واژهو من از سکوت لبریزمانگار کابوس این روزهای خاکستر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط